جدول جو
جدول جو

معنی ظواهر

ظواهر
ظاهرها، پیداها، آشکارها، هویداها، نمایان ها، جمع واژۀ ظاهر
تصویری از ظواهر
تصویر ظواهر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ظواهر

جواهر

جواهر
جمع جوهر، فلزات گرانبها، هر سنگی که از آن منفعتی بر آید همچون الماس و یاقوتو لعل
فرهنگ لغت هوشیار

خواهر

خواهر
دختری که از پدر و مادر با شخص دیگری یکی باشد و یا تنها از پدر و یا از مادر با هم یکی باشند
فرهنگ لغت هوشیار

خواهر

خواهر
دختری که با شخص دیگر پدر و مادر مشترک داشته باشد، هم شیره
خواهر
فرهنگ فارسی عمید