قصبۀ مرکز بخش گوران شهرستان شاه آباد. واقع در 48هزارگزی شمال باختری شاه آباد (از طریق راه فرعی اتومبیل رو گردنۀ پنج سواره 40 هزار گز از راه مالرو) و 26هزارگزی شمال خاوری کرند و 30هزارگزی جنوب باختری کوزران مرکز دهستان سنجابی در کنار رودخانه زمگان. مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 46 درجه و 25 دقیقه، عرض 34 درجه و 32 دقیقه ارتفاع 1464 گز. قصبه در باختر رودخانه بر روی بلندی و مسلط بر باغستانها و قلمستان بسیار بنا گردیده است. ارتفاعات مجاور با جنگل کوتاه و دامنه های مسطح خاکی و زمینهای زراعتی منظرۀ زیبایی به آن بخشیده است. هوای آن سردسیر و ییلاقی است. گهواره مرکز دهستان گوران است. جمعیت قصبه در حدود 2هزار تن است. آب آن از رود خانه زمکان تأمین میشود. محصول عمده آن انواع میوه و بخصوص سیب آن بکثرت و خوبی معروف است و یکی از محصولات عمده و مرغوب آن توتون است که بخوبی و مرغوبی در کرمانشاه و کردستان مشهور میباشد و علت مرغوبی توتون، اولاً وضع هوا و ثانیاً تخصص کشاورزان است. در سالهای اخیر راه فرعی از گهواره به شاه آباد و کوزران مرکز دهستان سنجابی احداث شده است. راه شاه آباد از طریق آبادی سلیمانی و گردنۀ پنج سواره و آبادی چنکر گذشته در 7هزارگزی شاه آباد به شوسۀ قصرشیرین میرسد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
قصبۀ مرکز بخش گوران شهرستان شاه آباد. واقع در 48هزارگزی شمال باختری شاه آباد (از طریق راه فرعی اتومبیل رو گردنۀ پنج سواره 40 هزار گز از راه مالرو) و 26هزارگزی شمال خاوری کرند و 30هزارگزی جنوب باختری کوزران مرکز دهستان سنجابی در کنار رودخانه زمگان. مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 46 درجه و 25 دقیقه، عرض 34 درجه و 32 دقیقه ارتفاع 1464 گز. قصبه در باختر رودخانه بر روی بلندی و مسلط بر باغستانها و قلمستان بسیار بنا گردیده است. ارتفاعات مجاور با جنگل کوتاه و دامنه های مسطح خاکی و زمینهای زراعتی منظرۀ زیبایی به آن بخشیده است. هوای آن سردسیر و ییلاقی است. گهواره مرکز دهستان گوران است. جمعیت قصبه در حدود 2هزار تن است. آب آن از رود خانه زمکان تأمین میشود. محصول عمده آن انواع میوه و بخصوص سیب آن بکثرت و خوبی معروف است و یکی از محصولات عمده و مرغوب آن توتون است که بخوبی و مرغوبی در کرمانشاه و کردستان مشهور میباشد و علت مرغوبی توتون، اولاً وضع هوا و ثانیاً تخصص کشاورزان است. در سالهای اخیر راه فرعی از گهواره به شاه آباد و کوزران مرکز دهستان سنجابی احداث شده است. راه شاه آباد از طریق آبادی سلیمانی و گردنۀ پنج سواره و آبادی چنکر گذشته در 7هزارگزی شاه آباد به شوسۀ قصرشیرین میرسد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
گوواره. گاهواره. گواره. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). گاهواره. (صحاح الفرس) (فرهنگ نظام) (انجمن آرا) (آنندراج). مهد و بستری مر کودکان را که چون کودک را در آن گذارند به آسانی بتوان وی را حرکت داد و جنبانید. (ناظم الاطباء). مهد. منزّ. (منتهی الارب). منجک. (برهان قاطع). خوابگاه کودکان شیرخواره باشد که از چوب یا فلز سازند: زخاراش گهواره و دایه خاک تن از جامه دور و لب از شیر پاک. فردوسی. چو کودک لب از شیر مادر بشست ز گهواره محمود گوید نخست. فردوسی. نه گهواره دیدم نه پستان نه شیر نه از هیچ خوشی مرا بود ویر. فردوسی. هنوزت نگشته است گهواره تنگ چگونه کشی از بر باره تنگ. اسدی. آزاد و بنده و پسر و دختر پیر و جوان و کودک گهواره. ناصرخسرو. کشاکش و نهادن...و تنگی گهواره را خود نهایت نیست. (کلیله و دمنه). ای دراین گهوارۀ وحشت چو طفلان پای بست غم ترا گهواره جنبان و حوادث دایگان. خاقانی. طفلی هنوز بستۀ گهوارۀ فنا مرد آن زمان شوی که شوی از همه جدا. خاقانی. گربه بر عادت گذشته پیش گاهواره خفته بود... ماری سیاه دید کشته، و خون از وی پالوده و فرزند در گهواره بسلامت خفته. (سندبادنامه ص 152). بدان طفل مانم که هنگام خواب به گهوارۀ خوابش آید شتاب. نظامی. آن ز دو گهواره برانگیخته مغز دو گوهر بهم آمیخته. نظامی. طفل خسبد چون بجنباند کسی گهواره را. مولوی. ، استخوان کوچکی شبیه به گهواره در پاچۀ گوسفند. (یادداشت به خط مؤلف) ، کنایه از دنیا و دارفانی باشد. (یادداشت مؤلف). - گهوارۀ فنا، کنایه از عالم و دنیا است. (آنندراج) (برهان قاطع). و رجوع به گاهواره شود
گوواره. گاهواره. گواره. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). گاهواره. (صحاح الفرس) (فرهنگ نظام) (انجمن آرا) (آنندراج). مهد و بستری مر کودکان را که چون کودک را در آن گذارند به آسانی بتوان وی را حرکت داد و جنبانید. (ناظم الاطباء). مهد. مِنَزّ. (منتهی الارب). منجک. (برهان قاطع). خوابگاه کودکان شیرخواره باشد که از چوب یا فلز سازند: زخاراش گهواره و دایه خاک تن از جامه دور و لب از شیر پاک. فردوسی. چو کودک لب از شیر مادر بشست ز گهواره محمود گوید نخست. فردوسی. نه گهواره دیدم نه پستان نه شیر نه از هیچ خوشی مرا بود ویر. فردوسی. هنوزت نگشته است گهواره تنگ چگونه کشی از بر باره تنگ. اسدی. آزاد و بنده و پسر و دختر پیر و جوان و کودک گهواره. ناصرخسرو. کشاکش و نهادن...و تنگی گهواره را خود نهایت نیست. (کلیله و دمنه). ای دراین گهوارۀ وحشت چو طفلان پای بست غم ترا گهواره جنبان و حوادث دایگان. خاقانی. طفلی هنوز بستۀ گهوارۀ فنا مرد آن زمان شوی که شوی از همه جدا. خاقانی. گربه بر عادت گذشته پیش گاهواره خفته بود... ماری سیاه دید کشته، و خون از وی پالوده و فرزند در گهواره بسلامت خفته. (سندبادنامه ص 152). بدان طفل مانم که هنگام خواب به گهوارۀ خوابش آید شتاب. نظامی. آن ز دو گهواره برانگیخته مغز دو گوهر بهم آمیخته. نظامی. طفل خسبد چون بجنباند کسی گهواره را. مولوی. ، استخوان کوچکی شبیه به گهواره در پاچۀ گوسفند. (یادداشت به خط مؤلف) ، کنایه از دنیا و دارفانی باشد. (یادداشت مؤلف). - گهوارۀ فنا، کنایه از عالم و دنیا است. (آنندراج) (برهان قاطع). و رجوع به گاهواره شود
گهواره در خواب ما نشان معصومیت و بی گناهی و عفت و پاکی است. اگر فرزند شیر خوار داشته باشید و گهواره در خواب ببینید تعبیری ندارد چرا که دنباله فکر و خیال روزانه شماست و با آن نوزاد ارتباط می یابد ولی اگر چنین بچه ای در خانه شما نباشد و شب هنگام گهواره در رویای خویش ببینید سمبل و اشاره ای است به پاکی و بی گناهی و معصومیت. اگر زنی تازه ازدواج کرده گهواره به خواب بیند صاحب فرزند می شود. اگر درباره کسی ظن بد دارید و در خواب ببینید او گهواره ای خریده مطمئن باشید ظن شما درست و صائب نیست و او بی گناه است. اگر خودتان در خواب ببینید گهواره ای خریده اید موردی پیش می آید که مجبور می شوید بی گناهی خود را ثابت کنید. اما در مورد گهواره یک مورد نا خوشایند نیز هست. اگر زن یا مردی سالمند که مرض دشوار و دیر علاج دارد گهواره به خواب ببیند خوب نیست و خبر از پایان زندگی اوست - منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ اگر خواب ببینید در گهواره، نوزاد زیبایی خفته است، نشانه خوشبخت شدن و محبت به کودکان است. ۲ـ اگر خواب ببینید کودک خود را در گهواره ای تاب می دهید، نشانه آن است که یکی از اعضای خانواده به بیماریی سخت مبتلا خواهد شد. ۳ـ اگر دختری خواب ببیند گهواره ای تکان می دهد، نشانه بی آبرویی است. باید مراقب حرفهای پوچ مردم باشید.
گهواره در خواب ما نشان معصومیت و بی گناهی و عفت و پاکی است. اگر فرزند شیر خوار داشته باشید و گهواره در خواب ببینید تعبیری ندارد چرا که دنباله فکر و خیال روزانه شماست و با آن نوزاد ارتباط می یابد ولی اگر چنین بچه ای در خانه شما نباشد و شب هنگام گهواره در رویای خویش ببینید سمبل و اشاره ای است به پاکی و بی گناهی و معصومیت. اگر زنی تازه ازدواج کرده گهواره به خواب بیند صاحب فرزند می شود. اگر درباره کسی ظن بد دارید و در خواب ببینید او گهواره ای خریده مطمئن باشید ظن شما درست و صائب نیست و او بی گناه است. اگر خودتان در خواب ببینید گهواره ای خریده اید موردی پیش می آید که مجبور می شوید بی گناهی خود را ثابت کنید. اما در مورد گهواره یک مورد نا خوشایند نیز هست. اگر زن یا مردی سالمند که مرض دشوار و دیر علاج دارد گهواره به خواب ببیند خوب نیست و خبر از پایان زندگی اوست - منوچهر مطیعی تهرانی ۱ـ اگر خواب ببینید در گهواره، نوزادِ زیبایی خفته است، نشانه خوشبخت شدن و محبت به کودکان است. ۲ـ اگر خواب ببینید کودک خود را در گهواره ای تاب می دهید، نشانه آن است که یکی از اعضای خانواده به بیماریی سخت مبتلا خواهد شد. ۳ـ اگر دختری خواب ببیند گهواره ای تکان می دهد، نشانه بی آبرویی است. باید مراقب حرفهای پوچ مردم باشید.
مرکّب از: گاه (تخت، + واره) ، پهلوی گاهوارک، کردی گهوره. (برهان قاطع چ معین)، گهواره. (برهان قاطع چ معین)، گهواره. (برهان)، گاواره. گاخواره. گوار. گاهوار. مهد. مهابد. (منتهی الارب)، منجک. تخت مانندی است که اطفال شیرخواره را در آن خسبانند: پنجاه سال رفتی از گاهواره تا گور بر ناخوشی بریدی راهی بدین شبستی. ناصرخسرو. و هرگاه دایه مشغول بودی گاهواره بجنبانیدی. (سندبادنامه ص 151)، طفلان زمانۀخرف را لطف تو بس است گاهواره. عطار. گفت من قرب دو سال ای کاربین بوده ام درگاهواره این چنین. عطار. چوکودک بسته پا در گاهواره ز دست بسته اش آید چه چاره. (مؤلف آنندراج)، رجوع به گاواره، گاخواره، گهواره، گواره، گاهوار شود
مُرَکَّب اَز: گاه (تخت، + واره) ، پهلوی گاهوارک، کردی گهوره. (برهان قاطع چ معین)، گهواره. (برهان قاطع چ معین)، گهواره. (برهان)، گاواره. گاخواره. گوار. گاهوار. مهد. مهابد. (منتهی الارب)، منجک. تخت مانندی است که اطفال شیرخواره را در آن خسبانند: پنجاه سال رفتی از گاهواره تا گور بر ناخوشی بریدی راهی بدین شبستی. ناصرخسرو. و هرگاه دایه مشغول بودی گاهواره بجنبانیدی. (سندبادنامه ص 151)، طفلان زمانۀخرف را لطف تو بس است گاهواره. عطار. گفت من قرب دو سال ای کاربین بوده ام درگاهواره این چنین. عطار. چوکودک بسته پا در گاهواره ز دست بسته اش آید چه چاره. (مؤلف آنندراج)، رجوع به گاواره، گاخواره، گهواره، گواره، گاهوار شود
گهواره = گاهواره = گواره. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به معنی گهواره و به عربی آن را مهد گویند. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به گهواره شود، گلۀ گاو و گاومیش. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : چون شیر شرزه یک تنه می باش در جهان مانند گاو چشم به گوواره برمدار. ابن یمین. رجوع به گله گاو شود
گهواره = گاهواره = گواره. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به معنی گهواره و به عربی آن را مهد گویند. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به گهواره شود، گلۀ گاو و گاومیش. (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : چون شیر شرزه یک تنه می باش در جهان مانند گاو چشم به گوواره برمدار. ابن یمین. رجوع به گله گاو شود
گلۀ گاو. (برهان). و آن را گوباره هم میگویند. (جهانگیری) : برین بر یکی داستان زد کسی کجا بهره بودش ز دانش بسی که خر شد که خواهد ز گاوان سرو بگاواره گم کرد گوش ازدو سو. فردوسی. چون شیر شرزه یک تنه میباش در جهان مانند گاو چشم ز گاواره برمدار. ابن یمین (از جهانگیری). رجوع به گاباره شود. ، مخفف گاهواره که به عربی مهد خوانند. (برهان) : آزاد وبنده و پسر و دختر پیر و جوان و طفل بگاواره. ناصرخسرو. ز گاواره چون پای بیرون نهادی کمان برگرفتی و زوبین و خنجر. فرخی (از جهانگیری)
گلۀ گاو. (برهان). و آن را گوباره هم میگویند. (جهانگیری) : برین بر یکی داستان زد کسی کجا بهره بودش ز دانش بسی که خر شد که خواهد ز گاوان سرو بگاواره گم کرد گوش ازدو سو. فردوسی. چون شیر شرزه یک تنه میباش در جهان مانند گاو چشم ز گاواره برمدار. ابن یمین (از جهانگیری). رجوع به گاباره شود. ، مخفف گاهواره که به عربی مهد خوانند. (برهان) : آزاد وبنده و پسر و دختر پیر و جوان و طفل بگاواره. ناصرخسرو. ز گاواره چون پای بیرون نهادی کمان برگرفتی و زوبین و خنجر. فرخی (از جهانگیری)