معنی مهیاره
- مهیاره(دخترانه)
- آنکه از ماه دست بند دارد
واژههای مرتبط با مهیاره
مهیاوه
- مهیاوه
- خوراکی که از ماهی تهیه می شود، مَهیَوه، ماهیابه
مهپاره
- مهپاره
- ماه پاره
مهیاوه
- مهیاوه
- ماهیابه
مهواره
- مهواره
- ماهیانه، ماهانه، ماهواره، مشاهره
مهپاره
- مهپاره
- زیبا، زیبارو
مهپاره
- مهپاره
- زیبا، خوشگل
مهذاره
- مهذاره
- بیهوده گوی. مهذار. رجوع به مهذار شود
مهیاوه
- مهیاوه
- مهیوه. ماهیابه. ماهیاوه. نانخورشی که بیشتر مردم لار از ماهی ریزه کوچک در آفتاب ترتیب دهند و خورند. (برهان)
مهواره
- مهواره
- سرماهی. مشاهره. (دستورالاخوان). ماهواره. ماهیانه. ماهانه. ماهیانه و مقرری ماه در ماه که به نوکران دهند. (از برهان) (از جهانگیری)