مولد انرژی برق که پره های آن با نیروی آب، بخار، گاز یا باد به حرکت درمی آید توربین آبی: توربینی که غالباً در کنار آبشارها یا سدهای بزرگ قرار می دهند تا در اثر ریختن آب بر روی پره های آن به حرکت درآید توربین بخار: توربینی که در کشتی ها و برخی ماشین ها به کار می رود و چرخ و پرۀ آن با نیروی بخار به حرکت در می آید توربین بادی: توربینی که چرخ و پرۀ آن با نیروی باد به حرکت در می آید توربین گازی: توربینی که چرخ و پرۀ آن به وسیلۀ انبساط گاز به حرکت در می آید
مولد انرژی برق که پره های آن با نیروی آب، بخار، گاز یا باد به حرکت درمی آید توربین آبی: توربینی که غالباً در کنار آبشارها یا سدهای بزرگ قرار می دهند تا در اثر ریختن آب بر روی پره های آن به حرکت درآید توربین بخار: توربینی که در کشتی ها و برخی ماشین ها به کار می رود و چرخ و پرۀ آن با نیروی بخار به حرکت در می آید توربین بادی: توربینی که چرخ و پرۀ آن با نیروی باد به حرکت در می آید توربین گازی: توربینی که چرخ و پرۀ آن به وسیلۀ انبساط گاز به حرکت در می آید
جمع مجرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : تشکیل مصلحت خانه ملفقه از عقلا وقت و مجربین عصر. . ، جمع مجرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مجرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : تشکیل مصلحت خانه ملفقه از عقلا وقت و مجربین عصر. . ، جمع مجرب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
منسوب به گوهر: دارای گوهر: چشمه صلب پدر چون شد بکاریز رحم زان مبارک چشمه زاد این گوهرین دریای من. (خاقانی)، مزین بجواهر مرصع به در: و اگر بخواهی اسب بازین و ساز گوهرین و مرواریدین و زرین و یاقوتین بیرون آید
منسوب به گوهر: دارای گوهر: چشمه صلب پدر چون شد بکاریز رحم زان مبارک چشمه زاد این گوهرین دریای من. (خاقانی)، مزین بجواهر مرصع به در: و اگر بخواهی اسب بازین و ساز گوهرین و مرواریدین و زرین و یاقوتین بیرون آید
بیننده گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، آنکه نیک را از بد تمیز دهد (ایهام بدو معنی اخیر) : عیب تست ار چشم گوهر بین نداری ورنه ما هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه ایم. (سعدی)
بیننده گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، آنکه نیک را از بد تمیز دهد (ایهام بدو معنی اخیر) : عیب تست ار چشم گوهر بین نداری ورنه ما هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه ایم. (سعدی)