جدول جو
جدول جو

معنی گنداندن - جستجوی لغت در جدول جو

گنداندن
بدبو کردن، متعفن ساختن
تصویری از گنداندن
تصویر گنداندن
فرهنگ فارسی عمید
گنداندن
(می وَ / وِ اَ دَ)
گندانیدن. تباه کردن. گنده کردن. متعفن کردن. عفن کردن. فاسد کردن:
تنت همچو گیتی است از رنگ و بو
بدو هرچه بدهی بگنداند او.
اسدی.
و رجوع به گندانیدن شود
لغت نامه دهخدا
گنداندن
متعفن کردن، تباه کردن
تصویری از گنداندن
تصویر گنداندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گندانده
تصویر گندانده
بدبوشده، فاسد ساخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
کسی را به خنده آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنجاندن
تصویر گنجاندن
چیزی را در جایی یا میان چیزی جا دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرداندن
تصویر گرداندن
گردش دادن، چرخانیدن، چیزی را در گرد چیز دیگر حرکت دادن
کنایه از تغییر دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
بخنده در آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرداندن
تصویر گرداندن
دگرگون کردن، عوض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
بدبو کردن متعفن ساختن، فاسد کردن تباه ساختن: تنت همچو گیتی است از رنگ و بو بدو هر چه بدهی بگنداند او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندانده
تصویر گندانده
بدبو کرده متعفن ساخته، فاسد کرده تباه ساخته
فرهنگ لغت هوشیار
جای دادن چیزی را در چیزی یا محلی گنجیدن فرمودن: هزار سلطنت دلبری بدان نرسد که در دلی هنر خویش را بگنجانی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنجاندن
تصویر گنجاندن
((گُ دَ))
چیزی را در جایی جای دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرداندن
تصویر گرداندن
((گَ دَ))
تغییر دادن، دگرگون کردن، چرخاندن، به گردش درآوردن و تعارف کردن، تغییر جهت دادن، برگرداندن، اداره کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
Grinning
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
souriant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
tersenyum
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
হাস্যকর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
kutabasamu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
sırıtma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
웃는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
にっこり笑う
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
מחייך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
मुस्कुरानेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
посміхаючись
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
ยิ้ม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
grijnzend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
sonriendo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
sorridente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
sorrindo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
咧嘴笑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
uśmiechnięty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
grinsend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
ухмыляющийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خنداندن
تصویر خنداندن
مسکراہٹ
دیکشنری فارسی به اردو