جدول جو
جدول جو

معنی گلوتنگ - جستجوی لغت در جدول جو

گلوتنگ
نفس گیرنده و فشار دهنده گلو
تصویری از گلوتنگ
تصویر گلوتنگ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلوتن
تصویر گلوتن
ذخیرۀ پروتئینی غلات که در صنایع غذایی و چسب سازی کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلبانگ
تصویر گلبانگ
بانگ بلند، آواز رسا، گلبام
گلبانگ مسلمانی: کنایه از اذان، بانگ اذان گو
گلبانگ بر قدم زدن: کنایه از به شتاب رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاوشنگ
تصویر گاوشنگ
چوبی که با آن گاو را می رانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل تنگ
تصویر دل تنگ
تنگ دل، اندوهگین، غمناک، افسرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلوبند
تصویر گلوبند
زیوری که زنان به گردن خود می بندند، آنچه برای زینت به گردن ببندند، گردن بند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاورنگ
تصویر گاورنگ
مانند سر گاو، گاوسر، گاومانند، گاوسار، گرزی که آن را به شکل سر گاو ساخته باشند، برای مثال بیامد خروشان بدان دشت جنگ/ به چنگ اندرون گرزۀ گاو رنگ (فردوسی - ۲/۱۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاوسنگ
تصویر گاوسنگ
گاویزن، ماده ای شبیه زردۀ تخم مرغ که از میان زهرۀ گاو به دست می آوردند، مهرۀ زهرۀ گاو
اندرزا، جاویزن، گاودارو، گاوزهره، گاوزهرج
فرهنگ فارسی عمید
آنچه بهیئت گاو است. یا گرز (گرزهء) گاورنگ. گرز فریدون که سر آن بشکل سر گاو بود: بیامد خروشان بدان دشت جنگ بدست اندرون گرزه گاو رنگ. (هرمزدنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلوبند
تصویر گلوبند
گردن بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلبانگ
تصویر گلبانگ
آواز کشیدن بلند شاطران و معرکه گیران و امثال ایشان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل خنگ
تصویر گل خنگ
نوعی اسب سرخ خنگ
فرهنگ لغت هوشیار
یک فرد گیاه بطور عام از رده گلسنگ ها جوز جندم لیکن لیخن، بطور خاص این نام بنوعی گلسنگ بنام اورسی اطلاق میشودکه جزو تیره کلادونیاسه ها میباشد و بر روی تخته سنگهای کنار دریا ها میزید. رنگ این گلسنگ خاکستری متمایل بسفید است و دارای لکه های سیاه میباشد و در کنار اکثر دریا ها فراوان است (گونه هایی از این گلسنگ بر روی صخره ها و تخته سنگهای اغلب کوهستانها و دور از دریا ها نیز وجود دارند. از گونه های مختلف گلسنگ مذکور خصوصا گونه ای بنام روسلاتینکتور یا از تورنسل (آفتاب گردان) استخراج میکنند که محلول آن یکی از معرفهای شیمیایی در آزمایشگاهها است و معرف محیطهای اسیدی و قلیایی میباشد. یا گلسنگ ها. رستنی هایی که جزو شاخه ریسه داران میباشند و خود رده جداگانه ای را بوجود میاورند. این رستنی ها که در اصل از اتحاد یک جلبک و یک قارچ حاصل میشوند معمولا بر روی تخته سنگها و همچنین دیوار ها و تنه درختان بصورت ورقه های زرد یا خاکستری مایل بسفید و یا مایل به سبز میزیند. در این اتحاد زندگی جلبک بر اثر دارا بودن ذرات کلروفیل مواد معدنی را تبدیل به مواد آلی میکند و قارچ هم در عوض عمل جذب آب و مواد معدنی را از زمین بعهده دارد. این اتحاد زندگی را اصطلاحا همزیستی گویند لیکن ها جوز جندم ها لیخن ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مل تنگ
تصویر مل تنگ
کسی که حوصله در شراب خوردن نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل تنگ
تصویر دل تنگ
((~. تَ))
اندوهیگن، آزرده، ناخوشایند، افسرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاوشنگ
تصویر گاوشنگ
((شَ))
چوبی که با آن گاو را می رانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاورنگ
تصویر گاورنگ
((رَ))
آنچه به هیئت گاو است. گرز (گرزه) گاورنگ، گرز فریدون که سر آن به شکل سر گاو بود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلوبند
تصویر گلوبند
((~. بَ))
گردن بند، سینه ریز، دستمال گردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلبانگ
تصویر گلبانگ
آواز بلند، نام لحنی از لحن های موسیقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل سنگ
تصویر گل سنگ
از رستنی های نهان زا که روی برخی سنگ ها یا تنۀ درختان به شکل ورقه های نازک و به رنگ های گوناگون مخصوصاً سبز مایل به زرد می روید که برخی مصرف دارویی و برخی به واسطۀ داشتن اسانس و مواد رنگی در صنعت به کار می روند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دلتنگ
تصویر دلتنگ
ملول، آزرده، پریشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گورنگ
تصویر گورنگ
(پسرانه)
نام برادر گرشاسپ و پدر نریمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلرنگ
تصویر گلرنگ
(دخترانه)
به رنگ گل، شرابی رنگ، به رنگ گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلرنگ
تصویر گلرنگ
به رنگ گل، هم رنگ گل سرخ، گل فام
گیاهی یک ساله با برگ های بیضی شکل و گل های نارنجی که گاه به جای زعفران به کار می رود، کاجیره، کاژیره، احریض، کابیشه، بهرم، عصفر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلوند
تصویر گلوند
آنچه به رسم تحفه و هدیه به جایی بفرستند، چیزهای خوردنی از قبیل انجیر و مغز گردو و امثال آن ها که به نخ کشیده باشند، برای مثال خواجۀ ما ز بهر گنده پسر / کرد از خایۀ شتر گلوند (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلوند
تصویر گلوند
مرسله را گویند، یعنی هر چیز که بطریق تحفه و هدیه بجائی فرستند
فرهنگ لغت هوشیار
کلاهی است گوشه دار پر پنبه که غالبا برای کودکان دوزند و گوشهای آنرا در زیر چانه ایشان بندند
فرهنگ لغت هوشیار
اجسام کروی شکلی بقطر 10 تا 12 میلیمتر که دارای برجستگیهای متعدد است و بر اثر گزش حشره مخصوصی بنام سینیپس کالائه تینکتوریائه بر روی جوانه های درخت بلوط ظاهر میشود و آنها را بنامهای مازو مازوج برارمازو برارمازی قلقات گلوان زشگه کره خرنوک یا سه چک مازورو سکانیز مینامند. این اجسام دارای تانن بسیار هستند و بعنوان قابض قوی در پزشکی بکار میروند و بعلاوه در صنعت جهت تهیه مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در دباغی مورد استفاده قرار میگیرند. اجسام مزبور محل رشد تخمهای حشره مذکور در فوق اند و پس از آنکه تخمها تبدیل به حشره کامل شوند گلگاو را سوراخ میکنند و از آن خارج میشوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلرنگ
تصویر گلرنگ
برنگ گل شدن یا در آمدن برنگ گل
فرهنگ لغت هوشیار
لولهنگ خانه. جایی که لولهنگها را در آنجا گذارند آفتابه خانه لولهین خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلوتن
تصویر پلوتن
((پُ لُ تُ))
نهمین سیاره از منظومه شمسی، خدای عالم مردگان و دوزخ در اساطیر یونان
فرهنگ فارسی معین
((گُ تِ))
شیوه معماری اروپای باختری از قرن 12 تا 16 م. که از ویژگی های آن تکرار عناصر بلندی ساختمان و به کارگیری تاق های نوک تیز و شیشه های پر نقش و نگار بود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلوند
تصویر گلوند
((گَ وَ))
گلوبند، هر چیز که به طریق تحفه و هدیه به کسی فرستند، مرسله، گلوبند مانندی از گردو و انجیر که آن را به هدیه فرستند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلسنگ
تصویر گلسنگ
((گُ. سَ))
گیاهی است که از اجتماع قارچ و جلبک بر روی سنگ ها بوجود می آید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلرنگ
تصویر گلرنگ
((گُ. رَ))
به رنگ گل، سرخ رنگ
فرهنگ فارسی معین