جدول جو
جدول جو

معنی گلدوز - جستجوی لغت در جدول جو

گلدوز
(چِ دَ / دِ)
چیزی که در آن نقش گلها دوخته باشند. (بهار عجم) (آنندراج) :
در برد نظربازی ما نقش نیاید
دست دگران بهلۀ گلدوز ز ما برد.
میرزا معز فطرت (از آنندراج).
مرید مرشد ما جبۀ گلدوز میخواهد
خر عیسی است این رنگین بیالایید پالانش.
عرفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گلدوز
آنچه که برآن نقش گلها دوخته باشند
تصویری از گلدوز
تصویر گلدوز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سلدوز
تصویر سلدوز
(پسرانه)
نام یکی از امرای مغول در دوره غازان خان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یلدوز
تصویر یلدوز
(دخترانه)
ستاره، اولدوز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلوز
تصویر گلوز
فندق، درختی از خانوادۀ پیاله داران با برگ های پهن و دندانه دار و گل های خوشه ای با میوه ای گرد کوچک قهوه ای رنگ و حاوی روغن که به عنوان آجیل مصرف می شود، پندک، بندق، گلوژ
فرهنگ فارسی عمید
(گُ)
دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان که در 46000 گزی باختر قصبۀ رزن و 22000 گزی باختر دمق واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 776 تن است. آب آن از چشمه و قنات بابانظر تأمین میشود. محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و در تابستان از قادرخلج اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
عمل گل دوختن. کار گل دوختن. دوختن گل روی پارچه های رنگین با نخهای قیطانی و ابریشمی بشکل گلهای رنگارنگ. کشیدن و دوختن گلهای رنگارنگ با نقوش مختلف و نخهای غاژ شده و ابریشمین و اقسام مختلف دارد به نام سوزنی، خاتمی و...در ایران چندین قسم گلدوزی معمول است که تا درجه ای مرغوب میباشد. در رشت انواع گلدوزی، زری ماهوت سیاه یا ملون اعم از آنکه گلها رنگارنگ یا یک رنگ و طلایی باشد معمول و از هر حیث این نوع گلدوزی شایان تمجید است و این نوع پارچه های گلدوزی شده را سوزنی مینامند. گلدوزی دیگری که مشهور به خاتمی و سابقاً معمول بوده عبارت است از مقداری قطعات و پارچه های مختلف اللون و مختلف الشکل که با استادی و مهارت نزدیک یکدیگر دوخته شده و شباهت کاملی به شالهای کشمیر پیدا میکرده و بخیه دوزیها را با گلدوزی ابریشمین رنگارنگ میپوشانیده اند و یک قطعه پنج ذرعی آنرا به قیمت گزافی میفروختند. در اسپاهان، انواع گلدوزی و نقره دوزی و گلابتون دوزی و اقسام پارچه ها برای روی میز و توی سینی که به خارج هم صادر میشود میبافند. سابقاً معروف ترین صنعت ایران، بافتن پارچه های زری بوده که با ابریشم و نخهای نازک طلا و نقره پارچه را تهیه میکردند، این زری ها با بهترین پارچه های اروپا برابری میکرد. امروز اگر تکه های کوچکی از این زریها که در اسپاهان و کاشان تهیه میشد به دست آید به قیمتهای گزاف خرید و فروش میشود. (جغرافیای اقتصادی کیهان صص 284-285) :
رنگین لباس کرده مرا چشم خونفشان
فصل بهار جامۀ گلدوزی من است.
ملا مفید بلخی (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
جوالدوز، و آن را گندوزه نیز گویند. (فرهنگ شعوری ج 2 ورق 319)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
نام یکی از بخشهای تابع شهرستان ارومیه در جنوب خاوری ارومیه واقع است. از شمال به دهستان دول و از جنوب و خاور بشهر ویران و لاهیجان از باختر ب حومه اشنویه محدود است. هوای بخش معتدل ومحصول عمده آن غلات، توتون، چغندرقند، حبوبات، برنج است. آب مزروعی این بخش از رود خانه گدوار چشمه سارها تأمین میگردد، و دارای یک دهستان بنام حومه میباشد. دهستان حومه از 92 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده وجمعیت آن در حدود 21400 تن است. و قراء مهم آن قصبۀ نقده (مرکز بخش) و دهستان خلیفان، فرخ زاد، ممیان، محمدیار، محمدشاه پائین، آق طویله، چیانه، حسنلی، قلعه جوق میباشد. راه شوسه بخانه و اشنویه و مهاباد داشته اکثر راههای قراء ارابه رو میباشد که در تابستان میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
امیرچوپان سلدوز یکی از امرای مغولی بسیار مهم دورۀ غازان خان است که در زمان الجایتو امیرالامرایی داشت و دختر ایلخان دولندی را در ازدواج آورد و حیثیت و پایۀ او بمقامی بود که اولجایتو در بستر مرگ پسر خود ابوسعید را به امیرچوپان سپرده بود. (از تاریخ عصر حافظ ص 17)
لغت نامه دهخدا
(زِهْ گِ رِ تَ / تِ)
دل دوزنده. آنچه موجب آزار و رنج دل گردد. دلخراش. خراشندۀ دل. (ناظم الاطباء) :
ای مژه تیر و کمان ابرو تیرت بچه کار
تیر مژگان تو دلدوزتر از تیر خدنگ.
فرخی.
- غمزۀ دلدوز، گیرا. مؤثر:
تیری از آن غمزۀ دلدوز جست
بر جگرش آمد و تا پر نشست.
؟
- مژگان دلدوز، گیرا. مؤثر:
هرکه از مژگان دلدوز تو می جوید امان
راه گردانیدن از تیر قضا دارد امید.
صائب (از آنندراج).
- ناوک دلدوز، تیر دلدوز:
گر من از سنگ ملامت رو بگردانم زنم
جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را.
سعدی.
هان ای نهاده تیر جفا بر کمان حکم
اندیشه کن ز ناوک دلدوز در کمین.
سعدی.
به مردمی که دل دردمند حافظ را
مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(گُ رَ)
دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه شهرستان خوی واقع در 37هزارگزی شمال باختری خوی و پانصدگزی شمال خاوری راه شوسۀ سیه چشمه به خوی. هوای آن سرد و دارای 244 تن سکنه است. آب آن از آقچای و چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه آن ارابه رو است و اتومبیل نیز می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گلوز
تصویر گلوز
فندق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
دوختن نقش گل در روی پارچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یلدوز
تصویر یلدوز
بنگرید به یولدوز
فرهنگ لغت هوشیار
عمل گل دوختن دوختن گل روی پارچه های رنگین. توضیح در ایران چند قسم گلدوزی معمول است: در رشت گلدوزی زری ماهوت سیاه یا ملون اعم از آنکه گلها رنگارنگ یا یک رنگ و طلایی باشد رایج است و آنرا سوزنی نامند و بسیار شایان تمجید است. گلدوزی دیگری که مشهور به خاتمی است و سابقا معمول بود عبارتست از مقداری قطعات و پارچه های رنگارنگ باشکال مختلف که با مهارت نزدیک یکدیگر دوخته شده و شباهت کامل بشالهای کشمیر دارد و بخیه دوزیها را با گلدوزی ابریشمین رنگارنگ می پوشانیدند و یک قطعه پنج ذرعی آنرا بقیمت گزافی می فروختند. در اصفهان انواع گلدوزی و نقره دوزی و گلابتون دوزی و اقسام پارچه ها برای روی میز و توی سینی که بخارج هم صادر میشود می بافند. سابقا یکی از معروفترین صنعتهای ایران بافتن پارچه های زری بود که با ابریشم و نخهای نازک طلا و نقره پارچه را تهیه میکردند. این زری ها با بهترین پارچه های اروپایی برابری میکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلدوز
تصویر دلدوز
آنچه که موجب آزار و رنج دل گردد دلخراش: تیر نگاه دلدوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلدوزی
تصویر گلدوزی
دوختن گل روی پارچه های رنگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
Embroider
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
कढ़ाई करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
刺繍する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
לרקום
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
자수하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
menyulam
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
borduren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
ricamare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
вишивати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
вышивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
haftować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
besticken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گلدوزی کردن
تصویر گلدوزی کردن
nakış yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی