جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گلدوزی

گلدوزی

گلدوزی
عمل گل دوختن دوختن گل روی پارچه های رنگین. توضیح در ایران چند قسم گلدوزی معمول است: در رشت گلدوزی زری ماهوت سیاه یا ملون اعم از آنکه گلها رنگارنگ یا یک رنگ و طلایی باشد رایج است و آنرا سوزنی نامند و بسیار شایان تمجید است. گلدوزی دیگری که مشهور به خاتمی است و سابقا معمول بود عبارتست از مقداری قطعات و پارچه های رنگارنگ باشکال مختلف که با مهارت نزدیک یکدیگر دوخته شده و شباهت کامل بشالهای کشمیر دارد و بخیه دوزیها را با گلدوزی ابریشمین رنگارنگ می پوشانیدند و یک قطعه پنج ذرعی آنرا بقیمت گزافی می فروختند. در اصفهان انواع گلدوزی و نقره دوزی و گلابتون دوزی و اقسام پارچه ها برای روی میز و توی سینی که بخارج هم صادر میشود می بافند. سابقا یکی از معروفترین صنعتهای ایران بافتن پارچه های زری بود که با ابریشم و نخهای نازک طلا و نقره پارچه را تهیه میکردند. این زری ها با بهترین پارچه های اروپایی برابری میکرد
فرهنگ لغت هوشیار

گلدوزی

گلدوزی
عمل گل دوختن. کار گل دوختن. دوختن گل روی پارچه های رنگین با نخهای قیطانی و ابریشمی بشکل گلهای رنگارنگ. کشیدن و دوختن گلهای رنگارنگ با نقوش مختلف و نخهای غاژ شده و ابریشمین و اقسام مختلف دارد به نام سوزنی، خاتمی و...در ایران چندین قسم گلدوزی معمول است که تا درجه ای مرغوب میباشد. در رشت انواع گلدوزی، زری ماهوت سیاه یا ملون اعم از آنکه گلها رنگارنگ یا یک رنگ و طلایی باشد معمول و از هر حیث این نوع گلدوزی شایان تمجید است و این نوع پارچه های گلدوزی شده را سوزنی مینامند. گلدوزی دیگری که مشهور به خاتمی و سابقاً معمول بوده عبارت است از مقداری قطعات و پارچه های مختلف اللون و مختلف الشکل که با استادی و مهارت نزدیک یکدیگر دوخته شده و شباهت کاملی به شالهای کشمیر پیدا میکرده و بخیه دوزیها را با گلدوزی ابریشمین رنگارنگ میپوشانیده اند و یک قطعه پنج ذرعی آنرا به قیمت گزافی میفروختند. در اسپاهان، انواع گلدوزی و نقره دوزی و گلابتون دوزی و اقسام پارچه ها برای روی میز و توی سینی که به خارج هم صادر میشود میبافند. سابقاً معروف ترین صنعت ایران، بافتن پارچه های زری بوده که با ابریشم و نخهای نازک طلا و نقره پارچه را تهیه میکردند، این زری ها با بهترین پارچه های اروپا برابری میکرد. امروز اگر تکه های کوچکی از این زریها که در اسپاهان و کاشان تهیه میشد به دست آید به قیمتهای گزاف خرید و فروش میشود. (جغرافیای اقتصادی کیهان صص 284-285) :
رنگین لباس کرده مرا چشم خونفشان
فصل بهار جامۀ گلدوزی من است.
ملا مفید بلخی (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

گادوزی

گادوزی
نام طایفه ای است که از لومیر تا لنکران را معمور نموده و سکنی داشته اند، و حالا طوالش در جای آنها سکنی دارند، (التدوین)، نام یکی از طوایفی است که در حوالی بحر خزر سکنی داشته اند و آنان را کادوس یا کادوز هم میگفته اند، (التدوین)، رجوع به کادوسی و کادوسیان شود
لغت نامه دهخدا

گلدوز

گلدوز
چیزی که در آن نقش گلها دوخته باشند. (بهار عجم) (آنندراج) :
در برد نظربازی ما نقش نیاید
دست دگران بهلۀ گلدوز ز ما برد.
میرزا معز فطرت (از آنندراج).
مرید مرشد ما جبۀ گلدوز میخواهد
خر عیسی است این رنگین بیالایید پالانش.
عرفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا