جدول جو
جدول جو

معنی گلاگونه - جستجوی لغت در جدول جو

گلاگونه
ماده ای سرخ رنگ که زنان بر چهره مانلد سرخاب
تصویری از گلاگونه
تصویر گلاگونه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گلگونه
تصویر گلگونه
(دخترانه)
گلگون
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلگونه
تصویر گلگونه
مانند گل، به رنگ گل، گونه یا رخسارۀ سرخ
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
گلگون، گونه سرخ رخسار گلگون، سرخاب که زنان بر چهره خود مالند آلگونه ظلغونه: چو دست قضا زشت رویت سرشت میالای گلگونه بر روی زشت. (سعدی) یا گلگونه ادیم آدم. محمد رسول الله ص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلگونه
تصویر گلگونه
((~. نِ))
گلگون، سرخابی که زنان به گونه های خود مالند، شراب قرمز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلوگونه
تصویر آلوگونه
(دخترانه)
دختر زیبا، دختر سرخ و سفید، نام همسر اردشیر اول پادشاه هخامنشی، کسی که سرخی گونه هایش به آلو می ماند،
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
آنکه گلاب پاشد، گلاب پاش گلابدان: در قهقهه زگریه دل چون گلاب زن در خرمی زسوز جگر همچو مجمرم. (سید حسن غزنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل پونه
تصویر گل پونه
پونه تازه و جوان: گل پونه نعنا پونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
والغونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
((نَ یا نِ))
آلگونه، سرخاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلگونه
تصویر آلگونه
سرخیی که زنان در روی مالند برای زینت آلغونه سرخی غازه سرخاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلاگون
تصویر طلاگون
(دخترانه)
طلا (عربی) + گون (فارسی) مانند طلا، مانند زر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلپونه
تصویر گلپونه
(دخترانه)
گلهای کوچک معطر به رنگ صورتی یا بنفش، پونه جوان و تازه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آلگونه
تصویر آلگونه
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلغونه
تصویر گلغونه
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
غازه گلگونه: همچو موی عاریت اصلی ندارم از حیات همچو گلغونه بقایی هم ندارد گوهرم. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاگونر
تصویر لاگونر
فرانسوی مردابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلگونه
تصویر آلگونه
((نِ))
سرخاب، گلگونه، ماده سرخ رنگی که زنان به گونه خود مالند، آلغونه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلگون
تصویر گلگون
(دخترانه)
به رنگ گل سرخ، سرخ، نام اسب گودرز، پهلوان ایرانی، نام اسب لهراسپ پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلگون
تصویر گلگون
سرخ رنگ، به رنگ گل سرخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلگون
تصویر گلگون
سرخرنگ، برنگ گل سرخ، با آب و رنگ، زیبا، قشنگ
فرهنگ لغت هوشیار
گل باب سرشته که بدان دیوار را اندود کنند گل و لای: چنانکه شاهد و معشوقه گلابه برسر عاشق میریزد و در چشم وی میزند تا وی چشم باز نتواند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاگون
تصویر لاگون
فرانسوی مرداب کولاب آبگیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلگون
تصویر گلگون
سرخ رنگ، به رنگ گل سرخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گلاوه
تصویر گلاوه
گلابه، گل و لای
فرهنگ فارسی عمید