- گزمازج
- گز مازک طرفا
معنی گزمازج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گزمازک
میوۀ گز، بار درخت گز
طرفا، برجستگیهایی کروی شکل شبیه بیک فندق که بر روی درخت کزشاهی حاصل میشود و چون دارای تانن فراوان است در رنگرزی و دباغی از آن استفاده میکنند جزمازج جزمازو بقس حب الاثل
گزمازک
پارسی تازی گشته گزمازگ میوه درخت گز
آنچه با دیگری به هم آمیخته می شود، به هم آمیخته
نوعی رقاصی: بتی که داشت خدنگش بسینه دم سازی شکار مرغ دلم میکند به گز بازی
همامیز بهم آمیزنده مزج شونده
آب لبشور آب بسیار
مار گزنده: نکردی مشورت با ما در این کار نهادی پای بر دنبال گزمار. (نزاری)
مار گزنده
دو برادران از مرغان شکاری، لاغر پا
آمیزنده