نای نی نال غرو هم آوای سرو دو زای، چاکنای، نایسرود نی که در آن نوازند نای نوازندگی. توضیح در زبان عربی بهر چیز لوله شکل که درآن بتوان دمید اطلاق میشود چنانکه در زبان فارسی نیز چنین چیزی ر نای میگوییم. بهمین جهت در موسیقی هر آلت بادی چوبی را بعربی مزمار و بفارسی نای خوانده اند، سرود و شعری که بانی نوازند جمع مزامیر، ناحیه ای در قسمت تحتانی حنجره که در فاصله بین تارهای صوتی تحتانی قرار دارد ودر حقیقت فضای بین تارهای صوتی وتحتانی است. هوا در موقع خروج از حنجره تارهای صوتی تحتانی را بارتعاش در میاورد و صدا تولید میشود بعبارت دیگر هوا در موقع خروج از ناحیه مزمار موجب ارتعاش تارهای صوتی تحتانی میشود و صدا تولید میگردد چاک نای فم حنجره چاک صوت
نام جایی است به آذربایگان که کان سرب و لاجورد در آنجا بوده و لاجورد را بدو نسبت داده لاجورد دزماری می گفتند. (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). دژ استواری واقع در نواحی آذربایجان در نزدیکی تبریز. (از معجم البلدان). ولایتی است در شمال تبریز کمابیش پنجاه پاره دیه بود و دوزال و کوردشت و قولان و هرار و خور واثق از معظمات آن. هوایش معتدل است به گرمی مایل و آبش از آن جبال برمیخیزد و فضلابش در ارس میریزد. حاصلش غله و پنبه و میوه به همه انواع می باشد و پیشتر از همه جا رسد و نوباوۀ تبریز از آنجا باشد. حقوق دیوانیش چهل هزار و هشت صد دینار است. (نزهه القلوب مستوفی مقاله 3 ص 88)
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل، واقع در 15000گزی شمال باختری بنجار و 6000گزی راه مالرو خمک به زابل. هوای آن گرم معتدل و دارای 203 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه هیرمند تأمین میشود و محصول آن غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان، واقع در 50000گزی شمال باختری راور و 3000گزی شمال راه فرعی راور به کوهبنان. دارای 2 خانوار است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
کشیش پروتستانی است که از سال 1563 تا 1614 میلادی زندگانی میکرد و یکی ازرهبران سرسخت کالیونیسم و مخالف آرمینیوس بوده است، و پیروان عقاید وی را ’گوماریست’ نامیده بوده اند