گیاهی است که در گندم زار روید و دانه های آن گرد و سیاه و تلخ است. هرگاه در گندم داخل و آسیا شود نان را نهایت تلخ کند. این گیاه در بعض شهرهای ایران منجمله گلپایگان به نام فوق خوانده میشود. برهان کرکاس ضبط کرده است. تلخه. زوان
گیاهی است که در گندم زار روید و دانه های آن گرد و سیاه و تلخ است. هرگاه در گندم داخل و آسیا شود نان را نهایت تلخ کند. این گیاه در بعض شهرهای ایران منجمله گلپایگان به نام فوق خوانده میشود. برهان کرکاس ضبط کرده است. تلخه. زوان
ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، دژآگاه، مردم گزا، پر جفا، پر جور، استمگر برای مثال خدایا بی شبان بگذاشتی این بی زبانان را / مگر تو هم از ایشان باز داری شر گرداسان (نزاری - مجمع الفرس - گرداس)
سِتَمگَر، ظالِم، بیدادگَر، جَبّار، سِتَمکار، جائِر، سِتَم کیش، ظُلم پیشِه، جَفا پیشِه، جان آزار، جایِر، جَفاجو، جَفاگَر، دُژآگاه، مَردِم گَزا، پُر جَفا، پُر جُوْرْ، اِستَمگَر برای مثال خدایا بی شبان بگذاشتی این بی زبانان را / مگر تو هم از ایشان باز داری شر گرداسان (نزاری - مجمع الفرس - گرداس)
نوعی از پای افزار است که شاطران و پیاده روان پوشند و به گرگابی شهرت دارد. (برهان) (جهانگیری) (انجمن آرا) : کهنه گرگاو در برابر داشت کرد در پا و گرگ دو برداشت. جامی (از جهانگیری). بجستجوی تو گردون چو عزم راه کند ز خام ثور کند پای ماه را گرگاو. شیخ آذری طوسی (از انجمن آرا)
نوعی از پای افزار است که شاطران و پیاده روان پوشند و به گرگابی شهرت دارد. (برهان) (جهانگیری) (انجمن آرا) : کهنه گرگاو در برابر داشت کرد در پا و گرگ دو برداشت. جامی (از جهانگیری). بجستجوی تو گردون چو عزم راه کند ز خام ثور کند پای ماه را گرگاو. شیخ آذری طوسی (از انجمن آرا)
ستمگر. ظالم. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) (انجمن آرا) : اگر حال رعیت هم بر این آئین شود فردا ز جمع زادگانش پر شود بازار نخاسان خدایا بی زبان بگذاشتی این بی زبانان را مگر هم تو از ایشان بازداری شر گرداسان. حکیم نزاری قهستانی (از جهانگیری)
ستمگر. ظالم. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) (انجمن آرا) : اگر حال رعیت هم بر این آئین شود فردا ز جمع زادگانش پر شود بازار نخاسان خدایا بی زبان بگذاشتی این بی زبانان را مگر هم تو از ایشان بازداری شر گرداسان. حکیم نزاری قهستانی (از جهانگیری)
دهی است از دهستان برخوار بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در 26 هزارگزی شمال اصفهان و 500راه امیرآباد به اصفهان. هوای آن معتدل و دارای 1222 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول غلات، پنبه، صیفی، روناس، خربزۀفراوان، پشم، روغن. شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان کرباس بافی. راه شوسه دارد. یک دبستان و در حدود 10 باب دکان و قلعۀ نوساز دارد. خربزۀ گرگاب به خوش طعمی و شیرینی معروف است و به شهرستانها صادر میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان برخوار بخش حومه شهرستان اصفهان، واقع در 26 هزارگزی شمال اصفهان و 500راه امیرآباد به اصفهان. هوای آن معتدل و دارای 1222 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول غلات، پنبه، صیفی، روناس، خربزۀفراوان، پشم، روغن. شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان کرباس بافی. راه شوسه دارد. یک دبستان و در حدود 10 باب دکان و قلعۀ نوساز دارد. خربزۀ گرگاب به خوش طعمی و شیرینی معروف است و به شهرستانها صادر میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
پهلوی آن ورکان = هیرکانیا. رک: مارکوارت. شهرستان ها ص 12 ح 17: اونوالا 92. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). نام شهری است در دارالملک استرآباد، معرب آن جرجان است. (برهان). گرگان به اطلاق عام شامل ایالت استراباد است که از شمال به بحر خزر و از شرق به خراسان و از مغرب به طبرستان میکشد. (معجم البلدان از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). شهری است که در دارالملک استراباد بود و گرگین میلاد ساخته و معنی ترکیبی گرگان آن گرگ که آن گرگ به کسر نون مفهوم آن است و معرب آن جرجان است. یکی از فصحا گفته: ز تیغ شیرشکارت هنوز تاگرگان بسان پیرهن یوسف است خون آلود. هدایت گفته: چو گرگ یوسف در من فتاده این گرگان گناهم اینکه نه زین خطه ام ز گرگانم. اکنون گرگان نمانده و استرآباد شهری در حوالی رود گرگان آباد است که گویند محل استران گرگین بوده است. (آنندراج). شهری است به دیلمان، مر او را ناحیتی بزرگ است و سوادی خرم و کشت و برز بسیار و نعمت فراخ و سرحد میان دیلمان و خراسان و مردمانی اند درشت صورت و جنگی و پاک جامه و بامروت و میهمان دار و این شهر بدو نیم است: شهرستان است و بکرآباد و رود هرند کزطوس برود بمیان این هر دو نیمه بگذرد و مستقر پادشاه طبرستان است و از وی جامۀ ابریشم سیاه خیزد و وقایه و دیبا و قزین. (حدود العالم چ تهران ص 84). شهرستان گرگان یکی از شهرستان های استان دوم کشور، حدود و مشخصات آن به شرح زیر است: حدود: از طرف شمال به شهرستان گنبد قابوس، از جنوب خطالرأس سلسلۀ جبال البرز، از خاور دهستان مزدین از بخش میامی و شهرستان بجنورد، از باختر بخش بهشهر و چهاردانگه از شهرستان ساری. موقعیت طبیعی شهرستان : شهرستان گرگان را میتوان در دو قسمت تشریح نمود. اول قسمت کوهستانی، دوم قسمت دامنه ودشت: آ - قسمت کوهستانی، سلسله جبال البرز در جنوب شهرستان واقع در این قسمت جهت آن تقریباً خاور باختری است و خطالرأس سلسلۀ مذکور حد طبیعی بین این شهرستان و شهرستان شاهرود است. ابتدای کوهستان و نقاط کمتر از هزار متر ارتفاع دارای هوای معتدل و مرطوب و جنگل است. از هزار متر به بالا به تدریج از انبوه جنگل و رطوبت هوا کاسته شده قلل ارتفاعات عاری از جنگل وبهترین مراتع تابستانی گوسفندداران شهرستان محسوب میگردد. مرتفعترین قلل کوههای شهرستان موسوم به شاه کوه در جنوب گرگان به ارتفاع 3767 متر و قلعۀ شاه در خاور تاش به ارتفاع 3910 و قله کوه ابر واقع در جنوب بخش کتول به ارتفاع 2875 متر و قله واقع در جنوب باختری خوش ییلاق 2802 متر است. رودهای کوتاه و کوهستانی متعددی از قلل سلسله جنوبی سرچشمه گرفته در دشت گرگان برخی به رود خانه گرگان و برخی به رود خانه قره سو منتهی میشوند که بترتیب از خاور عبارتند از: 1- رود خانه اوغان: سرچشمۀ ارتفاعات شمالی نردین و ارتفاعات دانیال است که پس از پیوستن با رودهای کوچک فارسیان فرنک در اراضی بایر گامشلی به رود خانه گرگان ملحق میشود. 2- رود خانه خرخر: سرچشمۀ ارتفاعات دوزین بوده پس از مشروب نمودن برخی از قراء مینودشت در اراضی ساری به رود خانه گرگان میریزد. از این رود نهری به شهر گنبد قابوس منشعب شده است. 3- رود خانه حاجی لر: از اتصال دو رود خانه چهل چای و نرم آب که از کوههای قلعه قافه و مارکوه سرچشمه گرفته در جنوب قصبۀ مینودشت یکی شده پس از مشروب نمودن برخی از قراء جلگۀ مینودشت در خرابه های جرجان به رود خانه گرگان میریزد. 4- رود خانه نوده رود: سرچشمۀ ارتفاعات خوش ییلاق بوده پس از مشروب نمودن برخی از قراء دهستان فندرسک در اراضی خوجم لی به رود خانه گرگان متصل میشود. 5- رود خانه قره سو: سرچشمۀ آن از کوه قلعه ماران و ارتفاعات النگ بوده قسمتی از قراء درۀ رامیان را مشروب و در شمال بخش رامیان به طرف باختر منحرف از شمال دهستان کتول و بخش مرکزی دهستانهای سدن رستاق، استراباد رستاق، کردکوی گذشته بین بندرشاه و بندرگز به خلیج گرگان منتهی میشود. 6- رود خانه زرین گل: سرچشمۀ دره های شمالی کوه ابر است و پس از مشروب نمودن برخی از قراء علی آباد کتول به رودخانه قره سو متصل میشود. 7- رود خانه کفشگیری: سرچشمه ارتفاعات سیاه مرزکوه بوده در حدود محمدآباد از کوهستان خارج قراء فاضل آباد و گلستان را مشروب، فاضل آب آن بقره سو منتهی میشود. 8- رودهای کوچک دیگر به نام مایان زیلان، جزولی، خاصه رود، نوچمن شوریان چقر، زواردشت، شیرداربن، بالاجاده که عموماً از کوههای جنوبی سرچشمه گرفته پس از مشروب نمودن برخی از قراء به رود خانه قره سو منتهی میشوند. محصول عمده قراء کوهستانی غلات لبنیات و ابریشم است. و اکثر مردان در زمستان برای کارگری به قسمت دشت آمده تابستان مراجعت مینمایند. ب - قسمت دامنه و دشت: قسمت دامنه و دشت شهرستان گرگان بین آخرین قسمت ارتفاعات و رودخانه های قره سو و گرگان واقع حاصلخیزترین قسمت شهرستان محسوب می شود، مخصوصاً برای کشت غلات، برنج و توتون و سیگار بسیار مساعد است و قسمت عمده قراء مهم شهرستان در این منطقه واقع شده است. هوای آن منطقه معتدل و مرطوب میباشد. محصول برنج این قسمت از آب رودهای مذکورۀ بالا تأمین میشود. غلات و توتون سیگار بطور دیم بعمل می آید. خلیج: خلیج گرگان در شمال بخش بندرگز به طول 65 و عرض 8 الی 12 هزار گزو عمق آن 2 الی 5 متر واقع و بوسیلۀ تنگه ای بین شبه جزیره آشوراده و ساحل خواجه نفس به دریای مازندران متصل میشود. راه: از شهر گرگان سه راه شوسه بشرح زیرمنشعب میشود: راه شوسۀ شمالی به طول 19 هزار گز به پهلوی دژ است. راه خاوری بطول 76 هزار گز به شاه پسند و از این نقطه بطول 18 هزار گز به گنبد قابوس و بطول 126 هزار گز ازطریق گردنۀ خوش ییلاق به شاهرود منتهی میشود. در 4 هزارگزی شاه پسند راه فرعی بطول 6 هزار گز به قصبه رامیان و از گنبد قابوس به طول 18 هزار گز به قصبه مینودشت وجود دارد. از باختر شهر گرگان بطول 87 هزار گزاز طریق کردکوی به بهشهر و نقاط دیگر مازندران منتهی و از این راه در 14 هزارگزی گرگان بطول 12 هزار گزبه بندرشاه متصل میشود. و به اکثر قراء مهم از شوسه های بالا راه فرعی منشعب میگردد. سازمان شهرستان : بخشهای تابعه شهرستان گرگان بشرح زیر است: شهر گرگان 1 آبادی 25000 تن بخش مرکزی 98 \’ 33500 \’ ’ کردکوی 19 ’ 20000 ’ ’ بندر گز 19 ’ 20700 ’ ’ کتول 39 ’ 14500 ’ ’ رامان 64 ’ 14000 ’ ’ مینودشت 87 ’ 18500 ’ ’ بندرشاه 5 ’ 9000 ’ بنابر آمار فوق، شهرستان گرگان از 323 آبادی تشکیل شده جمعیت آن در حدود 155200 تن است. زبان مادری سکنۀ شهرستان به استثنای برخی از قراء رامیان و مینودشت و بندر شاه فارسی و مذهب عموم مسلمانان اثنی عشری است. شهر گرگان مرکز شهرستان و نام قدیم آن استراباد بوده است. این شهر در دامنۀ سلسله جبال البرز در 138 هزارگزی خاور ساری واقع و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول 54 درجه و 26 دقیقه و30 ثانیه و عرض 36 درجه و 49 دقیقه. اختلاف ساعت آن با تهران 12 دقیقه است وقتی تهران ساعت 12 باشد گرگان ساعت 12 و دوازده دقیقه است. از فلکه مرکزی شهر چهار خیابان تقریباً در چهار جهت اصلی منشعب میگردد. خیابان شمالی که به جادۀ پهلوی دژ منتهی میشود به خیابان پهلوی دژ و خیابان خاور و باختری که به راه گنبد قابوس و بندر گز منتهی میشود به خیابان پهلوی و خیابان جنوبی خیابان کاخ نامیده میشود. کلیه ادارات دولتی شهرستان و قسمت عمده مغازه و دکاکین شهر در طول این چهار راه خیابان واقع شده است. آب شهر از رود خانه خاصه رود گرفته شده که پس از به کار انداختن چندین آسیاب در جنوب وارد خیابان و سربازخانه میشود. آب آن گل آلود و به املاح مختلفه آلوده است و قابل شرب نیست. آب آشامیدنی اهالی از قنوات سرخواجه و سرچشمه تأمین میشود که بوسیلۀ مجرای زیرزمینی به نقاط مختلف منتقل و بوسیلۀ بشکه حمل میگردد. ساختمانهای جدید شهر تقریباً همان بناهای طرفین خیابان ها است. در 17 فروردین 1323 شهر گرگان دچار زلزلۀ سختی شد و اکثر بناهای آن شکست برداشته است. جمعیت شهر گرگان در حدود 25 هزار نفر است. روشنایی شهر بوسیلۀ مولد برق کوچکی تأمین میگردد. یک کارخانه برنج کوبی و یک آسیاب موتوری دارد. در این شهر یک باب دانشسرای مقدماتی دو دبیرستان پسران و دختران و 7 دبستان و یک بیمارستان 40 تختخوابی دارد. تلفن های شهر یکصد و بیست شماره است. از بناهای شهر قدیم گرگان بنای امام زاده نور واقع در کوی بازار نعلبندان و بنای مسجد گلشن در کوی درب نو و چند تکیه در نقاط مختلف شهر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) : دهستان و گرگان و این بوم و بر بگیرد برآرد بخورشید بر. فردوسی. چون قصد کیا کرد بگرگان و به آمل بگذاشت کیا مملکت خویش و کیایی. منوچهری. شهر گرگان نماند با گرگین نه نشابور ماند با شاپور. ناصرخسرو. مقصد آمال ز آمل شناس یوسف گم کرده به گرگان طلب. خاقانی. تحقیقات علمی و کشفیاتی که بعمل آمده است مسائل زیادی را در مورد گرگان نشان میدهد. ظروف کشف شده در گرگان نشان میدهد که مردم آنجاآنها را در زیر خاک پنهان میکردند و پس از برگشت ازییلاق آنها را بیرون می آورده اند. این حفریات خدمت بزرگی به تاریخ ظروف سفالین اسلامی ایران نموده است. ظروف سفالین گرگان بچند دسته تقسیم میشود ولی سبک مخصوصی ندارد که بتوان آنها را از ظروف دیگر مجزا نمود. بسیاری از ظروف جنبۀ تزیینی و تخمینی دارد. رجوع به سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 1، 3، 7، 15، 53، 71 و 72، 77، 94، 96، 100، 129، 131، 132، 137، 138، 141، 148، 150، 151، 157، 161، 163، 165 و ایران باستان صص 1421- 1443 و صص 1630- 1650 و ص 1797 و 1864، 1885، 1900، 1917، 2208، 2204، 2226، 2198، 2210 و تاریخ بخارای نرشخی ص 109، 110، 112 و 117 و جغرافیای سیاسی کیهان از ص 303 ببعد و رجوع به لغت نامه ذیل کلمه استراباد و تاریخ بیهقی ص 202، 206، 129 و التفهیم ابوریحان بیرونی ص 170، 174، 199، 335و 336 و رجوع به جرجان شود نام قصبه ای کنار راه ملایر به همدان میان مهرآباد و پیرمستان، واقع در 13000گزی ملایر و دارای پستخانه است
پهلوی آن ورکان = هیرکانیا. رک: مارکوارت. شهرستان ها ص 12 ح 17: اونوالا 92. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). نام شهری است در دارالملک استرآباد، معرب آن جرجان است. (برهان). گرگان به اطلاق عام شامل ایالت استراباد است که از شمال به بحر خزر و از شرق به خراسان و از مغرب به طبرستان میکشد. (معجم البلدان از حاشیۀ برهان قاطع چ معین). شهری است که در دارالملک استراباد بود و گرگین میلاد ساخته و معنی ترکیبی گرگان آن گرگ که آن گرگ به کسر نون مفهوم آن است و معرب آن جرجان است. یکی از فصحا گفته: ز تیغ شیرشکارت هنوز تاگرگان بسان پیرهن یوسف است خون آلود. هدایت گفته: چو گرگ یوسف در من فتاده این گرگان گناهم اینکه نه زین خطه ام ز گرگانم. اکنون گرگان نمانده و استرآباد شهری در حوالی رود گرگان آباد است که گویند محل استران گرگین بوده است. (آنندراج). شهری است به دیلمان، مر او را ناحیتی بزرگ است و سوادی خرم و کشت و برز بسیار و نعمت فراخ و سرحد میان دیلمان و خراسان و مردمانی اند درشت صورت و جنگی و پاک جامه و بامروت و میهمان دار و این شهر بدو نیم است: شهرستان است و بکرآباد و رود هرند کزطوس برود بمیان این هر دو نیمه بگذرد و مستقر پادشاه طبرستان است و از وی جامۀ ابریشم سیاه خیزد و وقایه و دیبا و قزین. (حدود العالم چ تهران ص 84). شهرستان گرگان یکی از شهرستان های استان دوم کشور، حدود و مشخصات آن به شرح زیر است: حدود: از طرف شمال به شهرستان گنبد قابوس، از جنوب خطالرأس سلسلۀ جبال البرز، از خاور دهستان مزدین از بخش میامی و شهرستان بجنورد، از باختر بخش بهشهر و چهاردانگه از شهرستان ساری. موقعیت طبیعی شهرستان : شهرستان گرگان را میتوان در دو قسمت تشریح نمود. اول قسمت کوهستانی، دوم قسمت دامنه ودشت: آ - قسمت کوهستانی، سلسله جبال البرز در جنوب شهرستان واقع در این قسمت جهت آن تقریباً خاور باختری است و خطالرأس سلسلۀ مذکور حد طبیعی بین این شهرستان و شهرستان شاهرود است. ابتدای کوهستان و نقاط کمتر از هزار متر ارتفاع دارای هوای معتدل و مرطوب و جنگل است. از هزار متر به بالا به تدریج از انبوه جنگل و رطوبت هوا کاسته شده قلل ارتفاعات عاری از جنگل وبهترین مراتع تابستانی گوسفندداران شهرستان محسوب میگردد. مرتفعترین قلل کوههای شهرستان موسوم به شاه کوه در جنوب گرگان به ارتفاع 3767 متر و قلعۀ شاه در خاور تاش به ارتفاع 3910 و قله کوه ابر واقع در جنوب بخش کتول به ارتفاع 2875 متر و قله واقع در جنوب باختری خوش ییلاق 2802 متر است. رودهای کوتاه و کوهستانی متعددی از قلل سلسله جنوبی سرچشمه گرفته در دشت گرگان برخی به رود خانه گرگان و برخی به رود خانه قره سو منتهی میشوند که بترتیب از خاور عبارتند از: 1- رود خانه اوغان: سرچشمۀ ارتفاعات شمالی نردین و ارتفاعات دانیال است که پس از پیوستن با رودهای کوچک فارسیان فرنک در اراضی بایر گامشلی به رود خانه گرگان ملحق میشود. 2- رود خانه خرخر: سرچشمۀ ارتفاعات دوزین بوده پس از مشروب نمودن برخی از قراء مینودشت در اراضی ساری به رود خانه گرگان میریزد. از این رود نهری به شهر گنبد قابوس منشعب شده است. 3- رود خانه حاجی لر: از اتصال دو رود خانه چهل چای و نرم آب که از کوههای قلعه قافه و مارکوه سرچشمه گرفته در جنوب قصبۀ مینودشت یکی شده پس از مشروب نمودن برخی از قراء جلگۀ مینودشت در خرابه های جرجان به رود خانه گرگان میریزد. 4- رود خانه نوده رود: سرچشمۀ ارتفاعات خوش ییلاق بوده پس از مشروب نمودن برخی از قراء دهستان فندرسک در اراضی خوجم لی به رود خانه گرگان متصل میشود. 5- رود خانه قره سو: سرچشمۀ آن از کوه قلعه ماران و ارتفاعات النگ بوده قسمتی از قراء درۀ رامیان را مشروب و در شمال بخش رامیان به طرف باختر منحرف از شمال دهستان کتول و بخش مرکزی دهستانهای سدن رستاق، استراباد رستاق، کردکوی گذشته بین بندرشاه و بندرگز به خلیج گرگان منتهی میشود. 6- رود خانه زرین گل: سرچشمۀ دره های شمالی کوه ابر است و پس از مشروب نمودن برخی از قراء علی آباد کتول به رودخانه قره سو متصل میشود. 7- رود خانه کفشگیری: سرچشمه ارتفاعات سیاه مرزکوه بوده در حدود محمدآباد از کوهستان خارج قراء فاضل آباد و گلستان را مشروب، فاضل آب آن بقره سو منتهی میشود. 8- رودهای کوچک دیگر به نام مایان زیلان، جزولی، خاصه رود، نوچمن شوریان چقر، زواردشت، شیرداربن، بالاجاده که عموماً از کوههای جنوبی سرچشمه گرفته پس از مشروب نمودن برخی از قراء به رود خانه قره سو منتهی میشوند. محصول عمده قراء کوهستانی غلات لبنیات و ابریشم است. و اکثر مردان در زمستان برای کارگری به قسمت دشت آمده تابستان مراجعت مینمایند. ب - قسمت دامنه و دشت: قسمت دامنه و دشت شهرستان گرگان بین آخرین قسمت ارتفاعات و رودخانه های قره سو و گرگان واقع حاصلخیزترین قسمت شهرستان محسوب می شود، مخصوصاً برای کشت غلات، برنج و توتون و سیگار بسیار مساعد است و قسمت عمده قراء مهم شهرستان در این منطقه واقع شده است. هوای آن منطقه معتدل و مرطوب میباشد. محصول برنج این قسمت از آب رودهای مذکورۀ بالا تأمین میشود. غلات و توتون سیگار بطور دیم بعمل می آید. خلیج: خلیج گرگان در شمال بخش بندرگز به طول 65 و عرض 8 الی 12 هزار گزو عمق آن 2 الی 5 متر واقع و بوسیلۀ تنگه ای بین شبه جزیره آشوراده و ساحل خواجه نفس به دریای مازندران متصل میشود. راه: از شهر گرگان سه راه شوسه بشرح زیرمنشعب میشود: راه شوسۀ شمالی به طول 19 هزار گز به پهلوی دژ است. راه خاوری بطول 76 هزار گز به شاه پسند و از این نقطه بطول 18 هزار گز به گنبد قابوس و بطول 126 هزار گز ازطریق گردنۀ خوش ییلاق به شاهرود منتهی میشود. در 4 هزارگزی شاه پسند راه فرعی بطول 6 هزار گز به قصبه رامیان و از گنبد قابوس به طول 18 هزار گز به قصبه مینودشت وجود دارد. از باختر شهر گرگان بطول 87 هزار گزاز طریق کردکوی به بهشهر و نقاط دیگر مازندران منتهی و از این راه در 14 هزارگزی گرگان بطول 12 هزار گزبه بندرشاه متصل میشود. و به اکثر قراء مهم از شوسه های بالا راه فرعی منشعب میگردد. سازمان شهرستان : بخشهای تابعه شهرستان گرگان بشرح زیر است: شهر گرگان 1 آبادی 25000 تن بخش مرکزی 98 \’ 33500 \’ ’ کردکوی 19 ’ 20000 ’ ’ بندر گز 19 ’ 20700 ’ ’ کتول 39 ’ 14500 ’ ’ رامان 64 ’ 14000 ’ ’ مینودشت 87 ’ 18500 ’ ’ بندرشاه 5 ’ 9000 ’ بنابر آمار فوق، شهرستان گرگان از 323 آبادی تشکیل شده جمعیت آن در حدود 155200 تن است. زبان مادری سکنۀ شهرستان به استثنای برخی از قراء رامیان و مینودشت و بندر شاه فارسی و مذهب عموم مسلمانان اثنی عشری است. شهر گرگان مرکز شهرستان و نام قدیم آن استراباد بوده است. این شهر در دامنۀ سلسله جبال البرز در 138 هزارگزی خاور ساری واقع و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است: طول 54 درجه و 26 دقیقه و30 ثانیه و عرض 36 درجه و 49 دقیقه. اختلاف ساعت آن با تهران 12 دقیقه است وقتی تهران ساعت 12 باشد گرگان ساعت 12 و دوازده دقیقه است. از فلکه مرکزی شهر چهار خیابان تقریباً در چهار جهت اصلی منشعب میگردد. خیابان شمالی که به جادۀ پهلوی دژ منتهی میشود به خیابان پهلوی دژ و خیابان خاور و باختری که به راه گنبد قابوس و بندر گز منتهی میشود به خیابان پهلوی و خیابان جنوبی خیابان کاخ نامیده میشود. کلیه ادارات دولتی شهرستان و قسمت عمده مغازه و دکاکین شهر در طول این چهار راه خیابان واقع شده است. آب شهر از رود خانه خاصه رود گرفته شده که پس از به کار انداختن چندین آسیاب در جنوب وارد خیابان و سربازخانه میشود. آب آن گل آلود و به املاح مختلفه آلوده است و قابل شرب نیست. آب آشامیدنی اهالی از قنوات سرخواجه و سرچشمه تأمین میشود که بوسیلۀ مجرای زیرزمینی به نقاط مختلف منتقل و بوسیلۀ بشکه حمل میگردد. ساختمانهای جدید شهر تقریباً همان بناهای طرفین خیابان ها است. در 17 فروردین 1323 شهر گرگان دچار زلزلۀ سختی شد و اکثر بناهای آن شکست برداشته است. جمعیت شهر گرگان در حدود 25 هزار نفر است. روشنایی شهر بوسیلۀ مولد برق کوچکی تأمین میگردد. یک کارخانه برنج کوبی و یک آسیاب موتوری دارد. در این شهر یک باب دانشسرای مقدماتی دو دبیرستان پسران و دختران و 7 دبستان و یک بیمارستان 40 تختخوابی دارد. تلفن های شهر یکصد و بیست شماره است. از بناهای شهر قدیم گرگان بنای امام زاده نور واقع در کوی بازار نعلبندان و بنای مسجد گلشن در کوی درب نو و چند تکیه در نقاط مختلف شهر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3) : دهستان و گرگان و این بوم و بر بگیرد برآرد بخورشید بر. فردوسی. چون قصد کیا کرد بگرگان و به آمل بگذاشت کیا مملکت خویش و کیایی. منوچهری. شهر گرگان نماند با گرگین نه نشابور ماند با شاپور. ناصرخسرو. مقصد آمال ز آمل شناس یوسف گم کرده به گرگان طلب. خاقانی. تحقیقات علمی و کشفیاتی که بعمل آمده است مسائل زیادی را در مورد گرگان نشان میدهد. ظروف کشف شده در گرگان نشان میدهد که مردم آنجاآنها را در زیر خاک پنهان میکردند و پس از برگشت ازییلاق آنها را بیرون می آورده اند. این حفریات خدمت بزرگی به تاریخ ظروف سفالین اسلامی ایران نموده است. ظروف سفالین گرگان بچند دسته تقسیم میشود ولی سبک مخصوصی ندارد که بتوان آنها را از ظروف دیگر مجزا نمود. بسیاری از ظروف جنبۀ تزیینی و تخمینی دارد. رجوع به سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 1، 3، 7، 15، 53، 71 و 72، 77، 94، 96، 100، 129، 131، 132، 137، 138، 141، 148، 150، 151، 157، 161، 163، 165 و ایران باستان صص 1421- 1443 و صص 1630- 1650 و ص 1797 و 1864، 1885، 1900، 1917، 2208، 2204، 2226، 2198، 2210 و تاریخ بخارای نرشخی ص 109، 110، 112 و 117 و جغرافیای سیاسی کیهان از ص 303 ببعد و رجوع به لغت نامه ذیل کلمه استراباد و تاریخ بیهقی ص 202، 206، 129 و التفهیم ابوریحان بیرونی ص 170، 174، 199، 335و 336 و رجوع به جرجان شود نام قصبه ای کنار راه ملایر به همدان میان مهرآباد و پیرمستان، واقع در 13000گزی ملایر و دارای پستخانه است