- گرمگاهان
- هنگام گرما، گرمای میان روز
معنی گرمگاهان - جستجوی لغت در جدول جو
- گرمگاهان
- هنگام گرمای روز گرمگاه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در وقت شامگاه، برای مثال چو نان که همی بامداد روشن / تاریک شود وقت شامگاهان (ناصرخسرو - ۱۵۶)
گرمابه، گرمابه بان، استاد حمامی
گرمابه بان استاد حمامی، گرمابه حمام. توضیح: این بیت را برای هر یک از دو معنی فوق شاهد آورده اند: ببانگ ماهی بریان و ریش بزغاله بحرمت رسن و دلو چاه گرمابان. (بدیع سیفی)
میان روز که هوا گرم است، ظهر، هنگام ظهر، جای گرم
میان روز که هوا بنهایت گرمی است: گرمگاهی که چو دوزخ بدمد باد سموم تف با حورا چون نکهت حورا بیند. (خاقانی)