جدول جو
جدول جو

معنی گردکننده - جستجوی لغت در جدول جو

گردکننده
جمع کننده فراهم آورنده جامع
تصویری از گردکننده
تصویر گردکننده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
اپراتور، مدیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
گردش دهنده، چرخاننده، کنایه از تغییردهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
آنکه میگرداند، محول، مدبر، مقلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
((گَ نَ دِ))
کسی که اداره کارها را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
Grinding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
पीसनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خرد کننده
تصویر خرد کننده
از هم پاشنده ریز ریز کننده، کشنده قاتل
فرهنگ لغت هوشیار
اسم پراگنیدن پراگندن، پریشان کننده تار و مار کننده ولو کننده. یا پراگننده روشنایی. مفرق نور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنداننده
تصویر گنداننده
بدبو کننده، فاسد کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریاننده
تصویر گریاننده
کسی که دیگری را بگریاند، چیزی که باعث گریه شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریاننده
تصویر گریاننده
آنکه یا آنچه بگریاندگریه آور
فرهنگ لغت هوشیار
گردش داده حرکت داده، بدور در آورده چرخانده، تغییر داده دیگر گون کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرو کننده
تصویر گرو کننده
کسی که چیزی را بوام دهد و در ازاء آن گرو گیرد گرو گیرنده مرتهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنداننده
تصویر گنداننده
بدبو کننده متعفن سازنده، فاسد کننده تباه سازنده
فرهنگ لغت هوشیار