جدول جو
جدول جو

معنی گردکننده - جستجوی لغت در جدول جو

گردکننده
(خوا / خارَ / رِ)
جمعکننده. فراهم آورنده. رجوع به گرد کردن شود
لغت نامه دهخدا
گردکننده
جمع کننده فراهم آورنده جامع
تصویری از گردکننده
تصویر گردکننده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گریاننده
تصویر گریاننده
کسی که دیگری را بگریاند، چیزی که باعث گریه شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنداننده
تصویر گنداننده
بدبو کننده، فاسد کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
گردش دهنده، چرخاننده، کنایه از تغییردهنده
فرهنگ فارسی عمید
(گَ نَنْ دَ / دِ)
آنکه میگرداند. مقلب. محول. مدبر:
بلی در طبع هر داننده ای هست
که با گردنده گرداننده ای هست.
نظامی.
بی تکلف پیش هر داننده هست
آنکه با گردنده گرداننده هست.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ سِ)
مرتهن. کسی که چیزی را به وام دهد و در مقابل گرو گیرد
لغت نامه دهخدا
(دَ فَ)
دردکن. دردآورنده. مورث رنج و الم. دردآور. آزاردهنده: بضرورت برسانید وقتی که سلطان در خشم بود از اخبار دردکننده که برسیده بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 609)
لغت نامه دهخدا
اسم پراگنیدن پراگندن، پریشان کننده تار و مار کننده ولو کننده. یا پراگننده روشنایی. مفرق نور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرد کننده
تصویر خرد کننده
از هم پاشنده ریز ریز کننده، کشنده قاتل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
آنکه میگرداند، محول، مدبر، مقلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
((گَ نَ دِ))
کسی که اداره کارها را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرداننده
تصویر گرداننده
اپراتور، مدیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
محطّمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
Grinding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
broyant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
mielący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
kusaga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
шлифующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
mahlend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
پیسنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
পেষণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
갈고 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
磨碎的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
ひき割る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
טוחן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
पीसनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
menggiling
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
мелене
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
malen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
moliendo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
macinante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
moendo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
บด
دیکشنری فارسی به تایلندی