- گردکننده
- جمع کننده فراهم آورنده جامع
معنی گردکننده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اپراتور، مدیر
گردش دهنده، چرخاننده، کنایه از تغییردهنده
آنکه میگرداند، محول، مدبر، مقلب
Grinding
шлифующий
mahlend
mielący
moendo
macinante
moliendo
broyant
menggiling
पीसनेवाला
kusaga
از هم پاشنده ریز ریز کننده، کشنده قاتل
اسم پراگنیدن پراگندن، پریشان کننده تار و مار کننده ولو کننده. یا پراگننده روشنایی. مفرق نور
بدبو کننده، فاسد کننده
کسی که دیگری را بگریاند، چیزی که باعث گریه شود
آنکه یا آنچه بگریاندگریه آور
گردش داده حرکت داده، بدور در آورده چرخانده، تغییر داده دیگر گون کرده
کسی که چیزی را بوام دهد و در ازاء آن گرو گیرد گرو گیرنده مرتهن
بدبو کننده متعفن سازنده، فاسد کننده تباه سازنده