جای گردش. محل گردش: کجا پرگار گردش ساز گردد به گردشگاه اول بازگردد. نظامی. فلک را کرده گردان بر سر خاک زمین را جای گردشگاه افلاک. نظامی. رجوع به گاه شود، تماشاگاه. تفرج گاه. جائی که برای تفریح بدانجا شوند چون باغ، بستان و غیره
جای گردش. محل گردش: کجا پرگار گردش ساز گردد به گردشگاه اول بازگردد. نظامی. فلک را کرده گردان بر سر خاک زمین را جای گردشگاه افلاک. نظامی. رجوع به گاه شود، تماشاگاه. تفرج گاه. جائی که برای تفریح بدانجا شوند چون باغ، بستان و غیره
اطراف. کمر. میان. لگن خاصره: دریغ آن کمربند و آن گردگاه دریغ آن کئی برز و بالای شاه. فردوسی. دلیران به خوردن نهادند سر چو آسوده شد گردگاه از کمر. فردوسی
اطراف. کمر. میان. لگن خاصره: دریغ آن کمربند و آن گردگاه دریغ آن کئی برز و بالای شاه. فردوسی. دلیران به خوردن نهادند سر چو آسوده شد گردگاه از کمر. فردوسی
دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 30000گزی جنوب خاوری شاه آباد و 7000گزی قلعۀ چقاجنگه. هوای آنجا سردسیر و دارای 471 تن جمعیت است. آب آنجا از رود خانه راوند تأمین میشود. محصول آن غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و عده ای از گله داران گرمسیر به شیروان چرداول میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 30000گزی جنوب خاوری شاه آباد و 7000گزی قلعۀ چقاجنگه. هوای آنجا سردسیر و دارای 471 تن جمعیت است. آب آنجا از رود خانه راوند تأمین میشود. محصول آن غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و عده ای از گله داران گرمسیر به شیروان چرداول میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
راهی که بر بلندی کوه واقع شود و آن را گردنه نیز خوانند. (آنندراج) : چو پا بر سایۀ گردن نهاده بگردنگاه راهش اوفتاده. ابوطالب کلیم (در مذمت اسب از آنندراج). از در گوشت دل حسرت نصیبان خسته است راه گردنگاه رخ را این حرامی بسته است. محسن تأثیر (آنندراج)
راهی که بر بلندی کوه واقع شود و آن را گردنه نیز خوانند. (آنندراج) : چو پا بر سایۀ گردن نهاده بگردنگاه راهش اوفتاده. ابوطالب کلیم (در مذمت اسب از آنندراج). از در گوشت دل حسرت نصیبان خسته است راه گردنگاه رخ را این حرامی بسته است. محسن تأثیر (آنندراج)