ده کوچکی است از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 27هزارگزی شمال خاوری لردگان، متصل به راه عمومی لردگان به پل کوه. هوای آنجا معتدل و کوهستانی و دارای 95 تن جمعیت است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 27هزارگزی شمال خاوری لردگان، متصل به راه عمومی لردگان به پل کوه. هوای آنجا معتدل و کوهستانی و دارای 95 تن جمعیت است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان واقع در 29000گزی جنوب خاور ده شیخ کنار رود خانه زمکان. هوای آن معتدل، دارای 200 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه زمکان است. محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ باباجانی هستند غلات را در دشت حر زراعت مینمایند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان واقع در 29000گزی جنوب خاور ده شیخ کنار رود خانه زمکان. هوای آن معتدل، دارای 200 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه زمکان است. محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ باباجانی هستند غلات را در دشت حر زراعت مینمایند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 28هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 22هزارگزی خاور راه شوسۀ خانه به نقده. هوای آن سردسیر و دارای 56 تن سکنه است. آب آنجااز رود خانه قلعه تاسیان است. محصول آن غلات، حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 28هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 22هزارگزی خاور راه شوسۀ خانه به نقده. هوای آن سردسیر و دارای 56 تن سکنه است. آب آنجااز رود خانه قلعه تاسیان است. محصول آن غلات، حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام خواهر بهرام چوبینه است و مریم دختر قیصر که مادر شیرویه بود و گردیه خواهر بهرام چوبین که زن او (خسروپرویز) هر دو را به مداین نشاند به دارالملک. (فارسنامۀ ابن البلخی چ لیدن ص 108). و رجوع به امثال و حکم دهخدا ص 1580 شود
نام خواهر بهرام چوبینه است و مریم دختر قیصر که مادر شیرویه بود و گردیه خواهر بهرام چوبین که زن او (خسروپرویز) هر دو را به مداین نشاند به دارالملک. (فارسنامۀ ابن البلخی چ لیدن ص 108). و رجوع به امثال و حکم دهخدا ص 1580 شود
دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام، واقع در 30000گزی باختر دهلران، کنار راه مالرو دهلران به نصریان. منطقه ای کوهستانی، گرمسیر و سکنۀ آن 135 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنین از طایفۀ بابوئی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام، واقع در 30000گزی باختر دهلران، کنار راه مالرو دهلران به نصریان. منطقه ای کوهستانی، گرمسیر و سکنۀ آن 135 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنین از طایفۀ بابوئی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
گردباد و آن بادی باشد که خاک را بشکل مناری بر آسمان برد. (برهان) : کسی باید آنگه که تو باد خوردی که آرد سوی مرز تو گردباده. سوزنی. تدبیر کارسازت بی دست برد حیلت اندر غبار شبهت مانند گردباده. سیف اسفرنگی
گردباد و آن بادی باشد که خاک را بشکل مناری بر آسمان برد. (برهان) : کسی باید آنگه که تو باد خوردی که آرد سوی مرز تو گردباده. سوزنی. تدبیر کارسازت بی دست برد حیلت اندر غبار شبهت مانند گردباده. سیف اسفرنگی
کنایه از دنیا و روزگار است. (برهان). بیت ذیل را شاهد آورده اند: سپهدار توران از آن بدتر است کنون گاوبیشه به چرم اندر است. فردوسی. ظاهراً مصحف ’گاوپیسه’ گاوی که نشانه های سپید و سیاه دارد. رجوع شود به فرهنگ ایران باستان پورداود ص 114. روزگاررا به مناسبت شب و روز بدین نام نامیده اند. رجوع به گاوپیسه شود. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). و رجوع به امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1263 ’گاوپیسه به چرم بودن’ شود
کنایه از دنیا و روزگار است. (برهان). بیت ذیل را شاهد آورده اند: سپهدار توران از آن بدتر است کنون گاوبیشه به چرم اندر است. فردوسی. ظاهراً مصحف ’گاوپیسه’ گاوی که نشانه های سپید و سیاه دارد. رجوع شود به فرهنگ ایران باستان پورداود ص 114. روزگاررا به مناسبت شب و روز بدین نام نامیده اند. رجوع به گاوپیسه شود. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). و رجوع به امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1263 ’گاوپیسه به چرم بودن’ شود
عاقل. خردمند. (از ناظم الاطباء). آنکه در کارها از راهنمایی های عقل پیروی کند: بار این بند گران تا کی کشد این خردپیشه روان ارجمند؟ ناصرخسرو. ای خردپیشه حذر دار از جهان گر بهوشی پند حجت کار بند. ناصرخسرو. راست خوهی هیچ خردپیشه را نیست بدین منزلت و پایه...ر. سوزنی
عاقل. خردمند. (از ناظم الاطباء). آنکه در کارها از راهنمایی های عقل پیروی کند: بار این بند گران تا کی کشد این خردپیشه روان ارجمند؟ ناصرخسرو. ای خردپیشه حذر دار از جهان گر بهوشی پند حجت کار بند. ناصرخسرو. راست خوهی هیچ خردپیشه را نیست بدین منزلت و پایه...َر. سوزنی