جدول جو
جدول جو

معنی گردباد - جستجوی لغت در جدول جو

گردباد
تصادم دو جریان با یکدیگر که گرد هم می چرخد و تنورۀ بزرگی از گرد و خاک که دارای حرکت دورانی است تشکیل می دهد و وسعت میدان آن تا حدود صد مایل دیده شده است، دیوباد، سنگ دوله
فرهنگ فارسی عمید
گردباد
(گِ)
آن باد بود که برمثال آسیایی گردد. بادی گرد. بادی باشد که خاک رابشکل مناری بر آسمان برد و با لفظ پیچیدن استعمال شود. بهندی بگوله نامند. (غیاث) (آنندراج). صرصر. زوبعه. اعصار. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) :
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده
چو گردون گردبادی تند گردی تیره اندروا.
فرخی.
ز بیم تیغ تو تا چین ز ترکان ره تهی گردد
اگر زین سوی جیحون گردبادی خیز از میله.
فرخی.
همی گرفت به ببر و همی گرفت به یوز
چو گردباد همی گشت بر یمین و یسار.
فرخی.
گردبادی شود و دامن صحرا گیرد
گر به دیوارفتد سایۀ دیوانۀ ما.
صائب.
جلوه ها میدهد از شاخ غزالان خیال
گردبادی که به دشت دل ما می پیچد.
بیدل (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گردباد
آن باد که بر مثال آسیایی گردد، تنوره بزرگ گرد و خاک که در اثر وزش باد میچرخد
فرهنگ لغت هوشیار
گردباد
((گِ))
بادی باحرکت چرخشی توأم رو به جلو و رو به بالا
تصویری از گردباد
تصویر گردباد
فرهنگ فارسی معین
گردباد
گردباد آفت و بلا است و همان طور که نه از علت بروز گردباد آگاهی داریم و نه از زمان پیدایش آن از لحظه وقوع حادثه و آفت نیز بی خبریم. چنان چه در خواب ببینید گردبادی بر خاسته حادثه ای نا خوشایند اتفاق می افتد ولی ارتباط حادثه با بیننده خواب متناسب با دوری و نزدیکی گردباد است. اگر گرد باد در دور دست باشد حادثه کوچک و کم اهمیت است و چنان چه نزدیک باشد حادثه و آفت و بلا از اهمیت بیشتری برخوردار است. اگر بیننده خواب ببیند که در مرکز گرد باد قرار گرفته بی تردید خطر مرگ او را تهدید می کند و بهتر است او طی روزهای آینده مراقب خویش باشد. اگر بیننده خواب ببیند که گرد باد او را از زمین بلند کرده و به آسمان برده بی آن که بتواند به زمین باز گردد خواب خوبی نیست و پایان زندگی بیننده خواب نزدیک است ولی اگر گردباد او را از زمین بلند کند و ببرد و هم چنان در نزدیکی زمین نگه دارد خطر مرگ در میان نیست. رفتن بدون بازگشت همیشه در خواب ها مرگ تعبیر می شود حتی پرواز بدون برگشت در خواب مساوی با مرگ بیننده خواب است. روی هم رفته دیدن گردباد در خواب خوب نیست بخصوص اگر سیاه باشد. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ اگر خواب ببینید میان تندبادی قرار گرفته اید، علامت آن است که برای ثروتمند شدن نقشه هایی خواهید کشید اما تمام طرحها و نقشه هایتان با شکست روبرو خواهد شد.
۲ـ دیدن گردباد در خواب، علامت آن است که مدتی طولانی با مصیبتی کشمکش خواهید داشت. دوستان در کمال خونسردی و بی تفاوتی با شما رفتار خواهند کرد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردآزاد
تصویر گردآزاد
(پسرانه)
پهلوان آزاده، از پهلوانان حماسه ملی ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
شکیبا، صبور، صبر کننده، تاب آوردنده، تحمل کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
طوفان، جریان شدید هوا، باد سخت و تند، توفان، دومان، کولاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرنباد
تصویر قرنباد
کراویا، گیاهی چتری با گل های سفید و تخمی شبیه زیره که مصرف دارویی دارد، شاه زیره، زیره رومی، کرویا، کراویه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردبازو
تصویر گردبازو
آنکه بازوان قوی و پرگوشت دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرنباد
تصویر زرنباد
گیاهی با برگ های بزرگ و دراز، گل های زرد رنگ و ساقه ای راست و بلندکه مصرف دارویی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردبند
تصویر گردبند
آنکه پهلوانان را به بند کشد، دلیر، شجاع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردبان
تصویر گردبان
کوهان شتر، کمرگاه، گودبان، گرده بان، سنام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادباد
تصویر شادباد
از الحان قدیم ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردزاد
تصویر گردزاد
فرزند پهلوان
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
درختی در بهشت، آنکه با دستی خورد و با دستی منع کند، پیشوا. فرمانده. رئیس، کندۀ چوبینی مر صنعتکاران را که بر زمین نشانند برای جلا دادن کارهای خود، گریبان پیراهن و گردن و سینۀ پیراهن. (ناظم الاطباء) ، کوهان شتر:
رحم آمد مر شتر راگفت هین
برجه و بر گردبان من نشین.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(گِ)
مانا به گردباد و مانند گردباد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گِ)
نام شهر مدائن است و آن را طهمورث دیوبند که از جملۀ پیشدادیان است بنا کرده بود و جمشید به اتمام رسانید. (برهان). آباد شده... و آن هفت شهر بوده که مدائن سبعه خوانده اند. قادسیه. رومیه. حیره. بابل. حلوان. نهروان و مدائن. جمشید بر دجلۀ بغداد از سنگ پلی عظیم بسته بود، اسکندر آن پل را مانند تخت جمشید خراب کرد. (آنندراج). و رجوع به نزهه القلوب مقاله الثالثه ص 44 شود
لغت نامه دهخدا
(گِ)
حاشیه باف. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گِ)
مصحف گردباد است. (شعوری ج 2 ص 311)
لغت نامه دهخدا
(غَ / غِ)
آنکه پهلوانان را بند کند. شجاع. دلیر:
چون برآئین نشسته بود بر او
آن شه گردبند شیرشکر.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
دلیرزاده. پهلوان زاده. کسی که او را گرد زائیده باشد:
پس از باره رودابه آواز داد
که ای پهلوان بچۀ گردزاد.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(گِ دَ / دِ)
گردباد و آن بادی باشد که خاک را بشکل مناری بر آسمان برد. (برهان) :
کسی باید آنگه که تو باد خوردی
که آرد سوی مرز تو گردباده.
سوزنی.
تدبیر کارسازت بی دست برد حیلت
اندر غبار شبهت مانند گردباده.
سیف اسفرنگی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
حلیم، متحمل، تاب آورنده، صابر، صبور، شکیبا، پر حوصله
فرهنگ لغت هوشیار
گردباد: تدبیر کارسازت بی دستبرد حیلت اندر غبار شبهت مانند گردباده. (سیف اسفرنگ)
فرهنگ لغت هوشیار
بادی که خاک را بشکل استوانه ای طویل باسمان برد عصار: سیلی کردی میان وادی بر قله کوه گرد بادی. (جامی) توضیح گرد باد معمولا بر اثر برخورد و تعارض دو باد سریع که در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند بوجود میاید. ذرات هوا بسبب برخورد حرکتی دورانی و رو ببالا می یابند چون جهت بالا که مخالف سطح زمین است جهتی است بلا مانع و ذرات هوا میتوانند حرکت خود را ادامه د هند. شکل گرد باد معمولا استوانه یی نزدیک بمخروط است که راس آن متوجه زمین و قاعده آن بالاست
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته زرنباد زرمباد زرنبات از گیاهان گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
فرهنگ لغت هوشیار
کلمه ای که بهنگام حرکت شاه یا امیر در معابر نگهبانان وی که پیشاپیش او میرفتند بلند میگفتند یعنی: دور شوید خ
فرهنگ لغت هوشیار
کو هان شتر: رحم آمد مر شتر را گفت هین برجه و بر گردبان من نشین. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی که پر از باد است دمیده متورم نفخ کرده توپ پر باد، متکبر مغرور پر ادعا: کله پرباد، پر از خودستایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردباف
تصویر گردباف
حاشیه باف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردباد آسا
تصویر گردباد آسا
مانند گرد باد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردبان
تصویر گردبان
((گَ))
کوهان شتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بردبار
تصویر بردبار
صبور
فرهنگ واژه فارسی سره