دهی از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند، در 30هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه، معتدل و سکنۀ آن 20 تن. آب آن از قنات. محصولات آن غلات، میوه جات و بنشن. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان کرباس بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند، در 30هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه، معتدل و سکنۀ آن 20 تن. آب آن از قنات. محصولات آن غلات، میوه جات و بنشن. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان کرباس بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در 60000گزی جنوب میناب و 4000گزی خاور راه مالرو جاسک به میناب. هوای آن گرم، دارای 1000 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود. محصول آن خرما و شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنان پارچه بافی و راه آن مالرو است. مزارع پوشگاه، شاالدینی، تومان احمد و بنه گازان جزء این ده است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس، واقع در 60000گزی جنوب میناب و 4000گزی خاور راه مالرو جاسک به میناب. هوای آن گرم، دارای 1000 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود. محصول آن خرما و شغل اهالی زراعت است. صنایع دستی آنان پارچه بافی و راه آن مالرو است. مزارع پوشگاه، شاالدینی، تومان احمد و بنه گازان جزء این ده است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
قصبه ای است در کلار. نصیرالدوله شهریاربن کیخسرو 717- 725 هجری قمری) قصبه و قصری و بازاری در گرگو ساخت که لابد همان کرکو است که در 850 هجری قمری اقامتگاه ملک اویس بن کیومرث در کرگوگردن بود و بدون شک همان کرکو یا گرگواست. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 206)
قصبه ای است در کلار. نصیرالدوله شهریاربن کیخسرو 717- 725 هجری قمری) قصبه و قصری و بازاری در گرگو ساخت که لابد همان کرکو است که در 850 هجری قمری اقامتگاه ملک اویس بن کیومرث در کرگوگردن بود و بدون شک همان کرکو یا گرگواست. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 206)
دهی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند، واقعدر 32 هزارگزی شمال خاوری بیرجند. هوای آن معتدل، دارای 62 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و بادام عناب و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. مزرعۀ کربلائی حسن میری و چشمه گل خوارجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند، واقعدر 32 هزارگزی شمال خاوری بیرجند. هوای آن معتدل، دارای 62 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و بادام عناب و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. مزرعۀ کربلائی حسن میری و چشمه گل خوارجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان ساحلی بخش اهرم شهرستان بوشهر، واقع در 24000گزی باختر اهرم، کنار راه فرعی ساحل دریا به چغادک. منقطه ای است گرمسیر و مالاریائی. دارای 248 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود و محصول آن غلات و خرما است و جزئی تنباکو دارد. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان ساحلی بخش اهرم شهرستان بوشهر، واقع در 24000گزی باختر اهرم، کنار راه فرعی ساحل دریا به چغادک. منقطه ای است گرمسیر و مالاریائی. دارای 248 تن سکنه است. آب آنجا از چاه تأمین میشود و محصول آن غلات و خرما است و جزئی تنباکو دارد. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
یکی از امرای جنتمور است و جنتمور حدود سال 633 هجری قمری وی را برای عرض گزارش حوزۀ حکومتی خود نزد اوکتای قاآن فرستاد و بهأالدین جوینی صاحب دیوان را همراه او کرد... گرگوز اصلاً اویغور و یکی از دبیران جوجی بوده که بمناسبت اطلاع بر خط و زبان اویغوری و آداب کتاب و بلاغت در نزد او محترم میزیسته موقعی که جنتمور بحکومت خوارزم منصوب بگردید گرگوز نیز با او همراه شد و چون روزبروز ازاو آثار کفایت و حسن خدمت بظهور میرسید، جنتمور او را بحاجبی و نیابت خود سرافراز نمود. گرگوز از سال 637 تا 641 هجری قمری حکومت کرد. رجوع به تاریخ مغول ازتاریخ مفصل ایران تألیف اقبال صص 166- 168 شود
یکی از امرای جنتمور است و جنتمور حدود سال 633 هجری قمری وی را برای عرض گزارش حوزۀ حکومتی خود نزد اوکتای قاآن فرستاد و بهأالدین جوینی صاحب دیوان را همراه او کرد... گرگوز اصلاً اویغور و یکی از دبیران جوجی بوده که بمناسبت اطلاع بر خط و زبان اویغوری و آداب کتاب و بلاغت در نزد او محترم میزیسته موقعی که جنتمور بحکومت خوارزم منصوب بگردید گرگوز نیز با او همراه شد و چون روزبروز ازاو آثار کفایت و حسن خدمت بظهور میرسید، جنتمور او را بحاجبی و نیابت خود سرافراز نمود. گرگوز از سال 637 تا 641 هجری قمری حکومت کرد. رجوع به تاریخ مغول ازتاریخ مفصل ایران تألیف اقبال صص 166- 168 شود
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 72 هزارگزی باختر مهاباد و 20 هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد به ارومیه. هوای آن سرد، دارای 175 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه نقده تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله 4 هزارگز بنام گرگول بالا و پائین مشهور، سکنۀ گرگول پائین 120 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 72 هزارگزی باختر مهاباد و 20 هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد به ارومیه. هوای آن سرد، دارای 175 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه نقده تأمین میشود. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. در دو محل بفاصله 4 هزارگز بنام گرگول بالا و پائین مشهور، سکنۀ گرگول پائین 120 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام پهلوانی بوده تورانی که خود بمدد افراسیاب آمده بود و افراسیاب او را به نزدیک پیران ویسه به جنگ طوس و رستم فرستاد. (برهان) (آنندراج). نام پهلوان ایرانی. (ولف) : چو گرگوی جنگی سوی میسره بیامدچو خور بیش برج بره. فردوسی. رجوع به گرگوز شود
نام پهلوانی بوده تورانی که خود بمدد افراسیاب آمده بود و افراسیاب او را به نزدیک پیران ویسه به جنگ طوس و رستم فرستاد. (برهان) (آنندراج). نام پهلوان ایرانی. (ولف) : چو گرگوی جنگی سوی میسره بیامدچو خور بیش برج بره. فردوسی. رجوع به گرگوز شود
مصغر فارسی حجره. حجرۀ کوچک. اطاق کوچک: و آنگاه در این حصن ترا حجرگکی داد آراسته و ساخته باندازه و درخور بگشاد در این حجره ترا پنج در خوب بنشسته تو چون شاه درو برسر منظر هرگه که ترا باید در حجرگک خویش یک نعمت ازین حصن برون بر ز یکی در فرمان بر و بنده ست ترا حجرگک تو خواهی سوی بحرش بر و خواهی بسوی بر. ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 159)
مصغر فارسی حجره. حجرۀ کوچک. اطاق کوچک: و آنگاه در این حصن ترا حجرگکی داد آراسته و ساخته باندازه و درخور بگشاد در این حجره ترا پنج در خوب بنشسته تو چون شاه درو برسر منظر هرگه که ترا باید در حجرگک خویش یک نعمت ازین حصن برون بر ز یکی در فرمان بر و بنده ست ترا حجرگک تو خواهی سوی بحرش بر و خواهی بسوی بر. ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 159)
به معنی گوراگور است که زودزود و جلدجلد باشد، (برهان) (آنندراج)، گوراگور و زودزود و به زودی، (ناظم الاطباء)، رجوع به گوراگور شود، نوعی از پرنده هم هست که آن را خرجل می گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
به معنی گوراگور است که زودزود و جلدجلد باشد، (برهان) (آنندراج)، گوراگور و زودزود و به زودی، (ناظم الاطباء)، رجوع به گوراگور شود، نوعی از پرنده هم هست که آن را خرجل می گویند، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
یکی از فرمانروایان مغول در ایران که از سال 637 تا 643 هجری قمری حکمرانی داشت، رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی ص 575 و چ عبدالحسین نوایی ص 584 و مازندران و استرآباد رابینو متن انگلیسی ص 139 و ترجمه آن ص 185 شود
یکی از فرمانروایان مغول در ایران که از سال 637 تا 643 هجری قمری حکمرانی داشت، رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی ص 575 و چ عبدالحسین نوایی ص 584 و مازندران و استرآباد رابینو متن انگلیسی ص 139 و ترجمه آن ص 185 شود