دهی است از دهستان بخش مریوان شهرستان سنندج، واقع در 1600گزی شمال دژ شاهپور و 6000گزی خاور سیف بالا. کوهستانی، سردسیر، واقع در 130 تن سکنه. زبان کردی. آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، توتون، لبنیات، شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان بخش مریوان شهرستان سنندج، واقع در 1600گزی شمال دژ شاهپور و 6000گزی خاور سیف بالا. کوهستانی، سردسیر، واقع در 130 تن سکنه. زبان کردی. آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، توتون، لبنیات، شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
هزل و ظرافت و مزاح و مسخرگی. (از برهان). هزل و ظرافت. (رشیدی) : منتظر میباش چون مه نورگیر ترک کن این گنگل و نظاره را. مولوی (از رشیدی). کو قدوم کرو فر مشتری کو مزاح گنگلی ّ سرسری چونک در ملکش نباشد حبه ای جز پی گنگل چه جوید جبه ای ؟ (مثنوی چ نیکلسن دفتر6ص 321)
هزل و ظرافت و مزاح و مسخرگی. (از برهان). هزل و ظرافت. (رشیدی) : منتظر میباش چون مه نورگیر ترک کن این گنگل و نظاره را. مولوی (از رشیدی). کو قدوم کرو فر مشتری کو مزاح گنگلی ّ سرسری چونک در ملکش نباشد حبه ای جز پی گنگل چه جوید جبه ای ؟ (مثنوی چ نیکلسن دفتر6ص 321)
دهی جزء دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان، واقع در 58 هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 12 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی، سردسیر، دارای 305 تن سکنه، اکثر سادات هستند. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، میوه جات. شغل اهالی آنجا زراعت، گلیم بافی. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان، واقع در 58 هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 12 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی، سردسیر، دارای 305 تن سکنه، اکثر سادات هستند. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، میوه جات. شغل اهالی آنجا زراعت، گلیم بافی. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان قزل کچیلو بخش ماه نشان شهرستان زنجان، در 39 هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 9 هزارگزی راه عمومی کوهستانی سردسیر. دارای 195 تن سکنه. آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، انگور، عسل. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان قزل کچیلو بخش ماه نشان شهرستان زنجان، در 39 هزارگزی جنوب خاوری ماه نشان و 9 هزارگزی راه عمومی کوهستانی سردسیر. دارای 195 تن سکنه. آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، انگور، عسل. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
نقل و نبات و میوه های خشک، (برهان)، آجیل، قاقا (در زبان اطفال)، قاقالی لی (در زبان اطفال) : در کنارش نه آن زمان گاگا تا شود سرخ چهره اش چو لکا، سنائی غزنوی (رشیدی، از حاشیۀ برهان چ معین)
نقل و نبات و میوه های خشک، (برهان)، آجیل، قاقا (در زبان اطفال)، قاقالی لی (در زبان اطفال) : در کنارش نه آن زمان گاگا تا شود سرخ چهره اش چو لکا، سنائی غزنوی (رشیدی، از حاشیۀ برهان چ معین)
نوعی از لیمو است بمقدار نارنج و چنان ترش است که اگر سر سوزنی در آن خلانند و بگذارند بعد از اندک زمانی سوزن گداخته شود. (برهان) (انجمن آرا) (الفاظ الادویه)
نوعی از لیمو است بمقدار نارنج و چنان ترش است که اگر سر سوزنی در آن خلانند و بگذارند بعد از اندک زمانی سوزن گداخته شود. (برهان) (انجمن آرا) (الفاظ الادویه)
فرانسوی باز کودک کسی که در سالمندی کار های بچگانه انجام می دهد خوردنی از نقل و نبات و میوه های خشک قاقا قاقالی (کودکان) : در کنارش نه آن زمان گاگا تا شود سرخ چهره اش چولکا. (حدیقه سنائی)
فرانسوی باز کودک کسی که در سالمندی کار های بچگانه انجام می دهد خوردنی از نقل و نبات و میوه های خشک قاقا قاقالی (کودکان) : در کنارش نه آن زمان گاگا تا شود سرخ چهره اش چولکا. (حدیقه سنائی)