معنی کاگل - فرهنگ فارسی معین
معنی کاگل
- کاگل((گِ))
- کلک، قلم، نوعی نی که میان آب می روید
تصویر کاگل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کاگل
کاگل
- کاگل
- نی میان تهی که در آب روید، کلک قلم. گلی که در آن کاه کنند و در ساختمان دیوار گلی و امثال آن بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
کاگل
- کاگل
- کلک و قلم تحریر، نی میان تهی که در میان آب روید. (ناظم الاطباء). ظاهراً تحریفی است از کاکوگل
لغت نامه دهخدا