جدول جو
جدول جو

معنی گازرشوی - جستجوی لغت در جدول جو

گازرشوی
جامۀ شسته و پاک شده، ویژگی جامه ای که گازر آن را شسته باشد
تصویری از گازرشوی
تصویر گازرشوی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جامه شسته لباس شسته و سفید شده: چو گازر شوی گردد جامه جام خورد مقراضه مقراض ناکام. (خسرو و شیرین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گازرگری
تصویر گازرگری
شغل گازری داشتن رخت شویی: وی (مقنع)، . . در اول گازر گری کردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گازرشست
تصویر گازرشست
((~. شُ))
سخت پاک و تمیز، آهار کرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گازرشست
تصویر گازرشست
بسیار پاک و پاکیزه مانند جامه ای که تازه گازر آن را شسته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گاوروی
تصویر گاوروی
آنچه مانند سر گاو باشد، گاوچهر، گاورنگ، برای مثال ببندت و آرد از ایوان به کوی / زند برسرت گرزۀ گاوروی (فردوسی - ۱/۶۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گازری
تصویر گازری
شغل و عمل گازر، رخت شویی
فرهنگ فارسی عمید