معنی گاوروی گاوروی آنچه مانند سر گاو باشد، گاوچهر، گاورنگ، برای مثال ببندت و آرد از ایوان به کوی / زند برسرت گرزۀ گاوروی (فردوسی - ۱/۶۱) آنچه مانند سر گاو باشد، گاوچهر، گاورنگ، برای مِثال ببندت و آرد از ایوان به کوی / زند برسرت گرزۀ گاوروی (فردوسی - ۱/۶۱) تصویر گاوروی فرهنگ فارسی عمید