- گازر
- کسی که پیشه اش رخت شویی است، رخت شوی
معنی گازر - جستجوی لغت در جدول جو
- گازر
- رختشوی
- گازر ((زُ یا زَ))
- رخت شوی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شغل و عمل گازر، رخت شویی
تصغیر گازر، دم جنبانک صعوه
مصغر گازر، گازر، در علم زیست شناسی دم جنبانک، پرندۀ کوچک خاکستری رنگ و به اندازۀ گنجشک که بیشتر در کنار آب می نشیند و پشه و مگس صید می کند و غالباً دم خود را تکان می دهد
دم بشکنک، دمتک، دم سنجه، دم سیجه، دم سیچه، سریچه، سیسالنگ، شیشالنگ، کراک، آبدارک
دم بشکنک، دمتک، دم سنجه، دم سیجه، دم سیچه، سریچه، سیسالنگ، شیشالنگ، کراک، آبدارک
تیز هوش زیرک
حمل کنندۀ بار برپشت، گناهکار، بزه کار
نشتر حجام یا رگ زن
طرح و نقش
در هنر نقاشی طرح مدادی که روی کاغذ یا پارچه بکشند که بعد آن را رنگ آمیزی کنند
پسوند متصل به واژه به معنای گزارنده مثلاً خدمتگزار، سپاسگزار، نمازگزار، خواب گزار
طرح و نقش
در هنر نقاشی طرح مدادی که روی کاغذ یا پارچه بکشند که بعد آن را رنگ آمیزی کنند
پسوند متصل به واژه به معنای گزارنده مثلاً خدمتگزار، سپاسگزار، نمازگزار، خواب گزار
مور سرخ
کافر، ملحد، بی دین
زردک گزر حویج
نقش و طرح
گناهکار گناهکار: (هیچ وازر وزر غیری بر نداشت من نیم وازر خدایم برفراشت) (مثنوی)
نیشتر حجام
((گُ))
فرهنگ فارسی معین
در ترکیب با بعضی واژه ها معنای گزارنده می دهد. مانند، نمازگزار، طرح یا نقشی که با مداد آن را روی کاغذ یا پارچه می کشند و بعد رنگ می کنند
Gaseous
gasoso
gasförmig
gazowy
газообразный
газоподібний
gaseoso
gazeux
gassoso
gasvormig