- کیارا
- اندوه، ملال
ویار
خفگی، حالتی که به واسطۀ کمی اکسیژن در هوا، تغییر درجۀ فشار هوا، استنشاق گازهای سمی و مانند آن و درنتیجه سخت شدن تنفس دست می دهد و گاه سبب مرگ می شود، فشردگی گلو، خبک، اختناق، خبه، خپک، خپه
معنی کیارا - جستجوی لغت در جدول جو
- کیارا ((کَ))
- اندوه، ملالت، خفه کردن، خفگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
طبیعت، برای مثال همه آزادگی و همت تو / قهر کرده ست مر کیانا را (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۲) ، هر یک از عناصر چهارگانه
چندین بار، مکرراً، بکرات، باربار، از ساخته های فارسی گویان به کرت ها مکررا بتکرار بکرات: (کرارا تجربه کرده ایم. {توضیح: باین معنی در کتب معتبر عرب نیامده است
از سریانی کتیرا زولزد
سریانی سرشت طبیعت: همه آزادگی همت تو قهر کرده است مر کیانا را. (خسروی) توضیح در فرهنگها بمعنی طبایع گرفته اند
طبیعت، اصل هر چیز، هر یک از طبایع چهارگانه
آکتیو
با جرات، جرات
توان، نیرو، جرئت، زهره، برای مثال می خواست کزآن غم آشکارا / گرید نفسی، نداشت یارا (نظامی۳ - ۵۰۰)
کاهلی. یابی کیا. بدون کاهلی جلد چابک: مرد مزدور اندر آغازید کار پیش او دستان همی زد بی کیار. (رودکی)
توانایی نیرو، جرات دلیری، مجال فرصت
کاهلی، تنبلی
توانایی، نیرو
تنبلی، کاهلی