معنی کیارا
- کیارا((کَ))
- اندوه، ملالت، خفه کردن، خفگی
واژههای مرتبط با کیارا
کیارا
- کیارا
- اندوه، ملال
ویار
خَفِگی، حالتی که به واسطۀ کمی اکسیژن در هوا، تغییر درجۀ فشار هوا، استنشاق گازهای سمی و مانند آن و درنتیجه سخت شدن تنفس دست می دهد و گاه سبب مرگ می شود، فشردگی گلو، خَبَک، اِختِناق، خَبَه، خَپَک، خَپِه
کیارا
- کیارا
- اندوه و ملالت. (فرهنگ رشیدی) (برهان) (ناظم الاطباء). اندوه و ملال. (آنندراج) ، تیرگی روی باشد به سبب گلو فشردن و خفه کردن، یا چیزی بسیار خوردن، و آن را به عربی کلفت گویند. (برهان) (آنندراج) ، تاسه. (صحاح الفرس). به معنی تاسه هم آمده است، و آن میل و خواهش به هم رسانیدن به خوردنی باشد و این حال بیشتر زنان آبستن را به هم رسد. (برهان) (آنندراج). تاسه و میل و خواهش به خوردن چیزهای بی قاعده چنانکه در زنان آبستن پدید آید. (ناظم الاطباء). بنابه قاعده تبدیل ’و’ به ’گ’ به نظر می رسد اصل کلمه ’گیار’ بوده و ’ا’ آخر کلمه الف اطلاق است در آخر شعر، فرهنگ نویسان آن را جزو کلمه گرفته اند و در همین کتاب این اشتباه نظیر دارد. (تعلیقات برهان چ معین ج 5 ص 239)
کلارا
- کلارا
- نام راهبه ای ایتالیایی
کیانا
- کیانا
- طبیعت
کیارش
- کیارش
- از شخصیتهای شاهنامه، نام دومین پسر کیقباد پادشاه کیانی
کیارس
- کیارس
- کیارش، از شخصیتهای شاهنامه، نام دومین پسر کیقباد پادشاه کیانی
کیارخ
- کیارخ
- کیاچهر، آنکه دارای چهره و صورتی شاهانه است
کیانا
- کیانا
- طبیعت،
برای مِثال همه آزادگی و همت تو / قهر کرده ست مر کیانا را ، هر یک از عناصر چهارگانه(خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۷۲)
کرارا
- کرارا
- چندین بار، مکرراً، بکرات، باربار، از ساخته های فارسی گویان به کرت ها مکررا بتکرار بکرات: (کرارا تجربه کرده ایم. {توضیح: باین معنی در کتب معتبر عرب نیامده است