دست افزاری است روغن گران را مانند کفۀ ترازو که از برگ خرما بافند. (برهان) (آنندراج). دست افزاری مانند کفۀ ترازو مر روغن گران را. (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کدین است. (حاشیۀ برهان چ معین)
دست افزاری است روغن گران را مانند کفۀ ترازو که از برگ خرما بافند. (برهان) (آنندراج). دست افزاری مانند کفۀ ترازو مر روغن گران را. (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کدین است. (حاشیۀ برهان چ معین)
جرثقیل یا کرین (Crane) وسیله ای متحرک، چهار چرخه و مجهز به بازوی تاشویی که در انتهای آن سکویی قرار دارد. روی سکو دوربین قرار می گیرد و فیلم بردار، مدیر فیلم برداری و گاه حتی کارگردان هم پشت آن می نشینند. جرثقیل می تواند به جلو و عقب حرکت کند و بازو هم قادر به بالا و پایین رفتن است. عموما این دستگاه ها، برقی یا هیدرولیکی هستند، برخی از انواع آنها هم با دست راه می افتند. حرکت این وسیله نرم و روان است و میدان عمل وسیعی را در اختیار می گذارد. انواع کوچک این جرثقیل ها را تولیپ می نامند. تولیپ برای فیلم برداری در خارج از استودیو بسیار مفید است
جرثقیل یا کرین (Crane) وسیله ای متحرک، چهار چرخه و مجهز به بازوی تاشویی که در انتهای آن سکویی قرار دارد. روی سکو دوربین قرار می گیرد و فیلم بردار، مدیر فیلم برداری و گاه حتی کارگردان هم پشت آن می نشینند. جرثقیل می تواند به جلو و عقب حرکت کند و بازو هم قادر به بالا و پایین رفتن است. عموما این دستگاه ها، برقی یا هیدرولیکی هستند، برخی از انواع آنها هم با دست راه می افتند. حرکت این وسیله نرم و روان است و میدان عمل وسیعی را در اختیار می گذارد. انواع کوچک این جرثقیل ها را تولیپ می نامند. تولیپ برای فیلم برداری در خارج از استودیو بسیار مفید است
چوبی که گازران با آن جامه را می کوبند، کوبین، شنگینه، برای مثال دل مؤمنان را ز وسواس امانی / سر ناصبی را به حجت کدینی (ناصرخسرو - ۱۷) پتک، وسیلۀ پولادی سنگین شبیه چکش با دستۀ چوبی بزرگ که آهنگران با آن آهن را در روی سندان می کوبند، خایسک، پکوک، کوبن
چوبی که گازران با آن جامه را می کوبند، کوبین، شنگینه، برای مِثال دل مؤمنان را ز وسواس امانی / سر ناصبی را به حجت کدینی (ناصرخسرو - ۱۷) پُتک، وسیلۀ پولادی سنگین شبیه چکش با دستۀ چوبی بزرگ که آهنگران با آن آهن را در روی سندان می کوبند، خایِسک، پَکوک، کوبَن
پنهان شدن در جایی به قصد از پا درآوردن دشمن یا شکار کنایه از کمین کرده کنایه از کمینگاه کمترین، کم ارزش ترین، فرومایه ترین کمین کردن: در جایی پنهان شدن به قصد از پا در آوردن دشمن یا شکار، کمین آوردن، کمین ساختن، کمین گرفتن
پنهان شدن در جایی به قصد از پا درآوردن دشمن یا شکار کنایه از کمین کرده کنایه از کمینگاه کمترین، کم ارزش ترین، فرومایه ترین کمین کردن: در جایی پنهان شدن به قصد از پا در آوردن دشمن یا شکار، کمین آوردن، کمین ساختن، کمین گرفتن
هست کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). هست کردن و نو بیرون آوردن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). هست نمودن و در وجود آوردن و پیدا کردن و... اصل آن کون بمعنی بودن است. (غیاث اللغات) (آنندراج). احداث. (اقرب الموارد). ایجاد چیزی که مسبوق به ماده باشد. (از تعریفات جرجانی). آفریدن خدای تعالی موجودات را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کون الاشیاء، ای اوجدها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : اگر تکوین به آلت شد حوالت چه آلت بود در تکوین آلت. نظامی
هست کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). هست کردن و نو بیرون آوردن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). هست نمودن و در وجود آوردن و پیدا کردن و... اصل آن کون بمعنی بودن است. (غیاث اللغات) (آنندراج). احداث. (اقرب الموارد). ایجاد چیزی که مسبوق به ماده باشد. (از تعریفات جرجانی). آفریدن خدای تعالی موجودات را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کون الاشیاء، ای اوجدها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : اگر تکوین به آلت شد حوالت چه آلت بود در تکوین آلت. نظامی
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
آلتی است مانند کفه ترازو که از برگ خرما یا ازنی سازند و استادان روغنگر و عصار مغز های کوفته را در آن کنند و در تنگ تیر (تیر شکنجه عصاری) نهند تا روغن آن بر آید معدل: باز گشای ای نگار، چشم بعبرت تات نکوبد فلک بکوبه کوبین، کدین گازران: وانگهی فرزند گازر گازری ساز دز تو شوید کوبد ترا در زیر کوبین زرنگ
آلتی است مانند کفه ترازو که از برگ خرما یا ازنی سازند و استادان روغنگر و عصار مغز های کوفته را در آن کنند و در تنگ تیر (تیر شکنجه عصاری) نهند تا روغن آن بر آید معدل: باز گشای ای نگار، چشم بعبرت تات نکوبد فلک بکوبه کوبین، کدین گازران: وانگهی فرزند گازر گازری ساز دز تو شوید کوبد ترا در زیر کوبین زرنگ