جدول جو
جدول جو

معنی سوین

سوین
آوند، ظرف، کاسه، کوزه، دیگ، ظرف مخصوص آب خوردن سگ
تصویری از سوین
تصویر سوین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سوین

سوین

سوین
دهی است جزء دهستان گندوان بخش ترک شهرستان میانه. دارای 383تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات، عدس، نخود سیاه و بزرک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

سوین

سوین
دیگ، طبق، کاسه، کوزه و امثال آن مطلقاً و به عربی ظرف و انا راگویند. (برهان) (جهانگیری). مطلق ظرف. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) ، آبدان سگ یعنی ظرفی که سگ در آن آب خورد. (فرهنگ رشیدی) (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

سورن

سورن
خانواده ای در دوره اشکانیآنکه قدرتمند بودند، نام یکی از خاندانهای هفتگانه ممتاز در زمان اشکانیان
سورن
فرهنگ نامهای ایرانی