جدول جو
جدول جو

معنی کولوفن - جستجوی لغت در جدول جو

کولوفن
ماده ایست رزینی (از جنس سقز) که ضمن تقطیر انواع تربانتین ها خصوصا تربانتین های مستخرج از انواع کاجها حاصل میشود. در صنعت معمولا سقز حاصل از درخت کاج را در معرض جریان بخار آب قرار میدهند تا اسانس های آن جدا شود و در نتیجه ماده ای زرینی بصورت توده شفاف زرد رنگ شیشه یی باقی میماند که همان کلفن است. کلفن در دارو سازی در ساختن تعداد زیادی از مشمع ها و پماد ها و ضماد ها بکار میرود و بعلاوه برای آنکه مو های آرشه ویلن روی سیمها ویلن نلغزد و موجب ارتعاش کامل شود مو های آرشه ویلن را بان آغشته کنند قلفونیا زنگباری علک یابس کلوفان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ماده ایست رزینی (از جنس سقز) که ضمن تقطیر انواع تربانتین ها خصوصا تربانتین های مستخرج از انواع کاجها حاصل میشود. در صنعت معمولا سقز حاصل از درخت کاج را در معرض جریان بخار آب قرار میدهند تا اسانس های آن جدا شود و در نتیجه ماده ای زرینی بصورت توده شفاف زرد رنگ شیشه یی باقی میماند که همان کلفن است. کلفن در دارو سازی در ساختن تعداد زیادی از مشمع ها و پماد ها و ضماد ها بکار میرود و بعلاوه برای آنکه مو های آرشه ویلن روی سیمها ویلن نلغزد و موجب ارتعاش کامل شود مو های آرشه ویلن را بان آغشته کنند قلفونیا زنگباری علک یابس کلوفان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کولون
تصویر کولون
قولون، قسمتی از رودۀ بزرگ که شامل سه بخش صعودی، افقی و نزولی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مولوزن
تصویر مولوزن
نوازندۀ مولو، آنکه مولو می زند، برای مثال مرا بینند در سوراخ غاری / شده مولو زن و پوشیده چو خا (خاقانی - ۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کولیدن
تصویر کولیدن
کندن، کاویدن، گود کردن، شیار کردن زمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کولیدن
تصویر کولیدن
شیار کردن زمین
فرهنگ لغت هوشیار
لولو ریزنده لولو افشان، اشکبار اشکریز: دو نرگس شدش ابر لولوفکن بباران همی شست برگ سمن. (گرشا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ابر نهشتی دویمین گردش از دورک چهارم زمینشناسی دومنی دوره ازدوران چهارم زمین شناسی که رسوباتش طبقات فوقانی و کاملا جدید این دوران است و معاصر سازمان فعلی است این دوره را از لحاظ صنایع بشری میتوانیم بدو قسمت تقسیم گنیم: یکی عصر حجر جدید و دیگر عصرفلزات عصر حجر جدید قدیمتر از عصر فلزات است درعصرحجر جدید انسان مصنوعات خودش را از سنگ میساخته و آنها را تراش و صیقل میداده. مصنوعات ظریفی در ته نشستهای این دوره از ساخته های بشر بدست آمده است عصر فلزات که نسبت به عصر قبلی جدیدتراست زمانی است که بشر توانسته است پی بوجود فلزات در سنگها ببرد و آنها را کشف و از آنها در مصنوعات خود استفاده کند. اولین فلزی که بشر کشف کرد و مصنوعات خود را ازآن ساخته مس و آلیاژهای آن خصوصا مفرغ است مفرغ از این جهت قدیمترین آلیاژی است که بشر از آن استفاده کرده که بطور طبیعی در کانونهای مس ترکیب مس و قلع غالبا با یکدیگر موجود است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کولیدن
تصویر کولیدن
((دَ))
کندن، کاویدن زمین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلوفان
تصویر کلوفان
جسمی سخت، شکننده و نیمه شفاف که در الکل و اتر حل می شود و مصرف دارویی و صنعتی دارد و برای مالیدن بر روی آرشۀ ویولون به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تولوئن
تصویر تولوئن
مایعی بی رنگ، فرّار و قابل اشتعال که در قطران زغال سنگ وجود دارد و جهت تهیۀ مواد منفجره، دارو و بعضی رنگ ها به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هولوسن
تصویر هولوسن
آخرین دوره از دوران چهارم زمین شناسی که عصر کنونی دنبالۀ آن است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولون
تصویر اولون
جمع اول نخستینها اولین اوایل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قولون
تصویر قولون
قسمتی از رودۀ بزرگ که شامل سه بخش صعودی، افقی و نزولی است
فرهنگ فارسی عمید
یونانی تازی گشته فراخروده روده فراخ. یا قولون افقی. قسمتی از روده فراخ را گویند که دنباله قولون صاعد است و پس از آن قرار دارد و به طور افقی از زیر کبد و در جلو قسمت تحتانی کلیه راست از طرف راست شکم به طرف چپ شکم در زیر معده قرار گرفته در موقع دق شکم پس از صدای معده صدای قولون افقی شنیده می شود. قولون افقی به وسیله قسمتی از صفاق به نام بند قولون عرضی به سطح خلفی شکم متصل است. قولون افقی در طرف چپ به زوایه طرف چپ قولون که ابتدای قولون نازل است ختم می گردد. قولون مزبور مانند خطی راست از یک طرف شکم به طرف دیگر شکم کشیده نشده بلکه دارای انحنایی به شکل حرف ام یا اس خوابیده می باشد، زاویه راست قولون که در انتهای قولون صاعد است تقریبا قایمه است ولی زاویه چپ آن که در زیر طحال قرار دارد حاده است و در دنباله اش قولون نازل قرار گرفته قولون عرضی قولون سطحی یا قولون بالارو 0 قولون صاعد 0 یاقولون پایین رو 0 قولون نازل 0 یاقولون چپ 0 قولون نازل 0 یا قولون خاصره یی لگنی 0 قولون سینی شکل 0 یاقولون راست 0 قولون صاعد 0 یا قولون سطحی. یاقولون سینی شکل 0 قسمتی از روده فراخ است که در دنباله قولون نازل قرار دارد. این قولون در حفره خاصره سمت چپ جا دارد و تنگه فوقانی لگن را از چپ براست به شکل قوسی می پیماید و بعدا در لگن فرو می رود و تا مقابل سومین مهره خاجی می رسد و پس از آن روده مستقیم قرار دارد قولون خاصره یی لگنی. یا قولون صاعد. قسمتی از روده فراخ را گویند که در بالای روده کور قرار دارد و ابتدای آن از دریچه ایلئوککال شروع می شودکه به سمت بالا می رود و طرف راست شکم قرار دارد قولون بالارو قولون راست. یا قولون عرضی. قولون افقی. یا قولون نازل. قسمتی از روده فراخ است که متعاقب زاویه چپ قولون افقی قرار دارد. ابتدای این قولون عمقا در طرف چپ پهلو قرار دارد در زیر طحال جای دارد قولون پایین رو قولون چپ. یا ورم قولون. کولیت
فرهنگ لغت هوشیار
ورقه ای بها دار منضم بورقه ای اصلی که هنگام پرداخت منافع آنرا جدا کنند، سهم، ورقه جیره بندی (قند شکر و غیره) برش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کولان
تصویر کولان
فرانسوی تازی گشته کبک آمریکایی از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کولوت
تصویر کولوت
فرانسوی گردنال
فرهنگ لغت هوشیار
قسمتی از روده فراخ که شامل سه بخش صاعد و افقی و نازل است. قولون صاعد در طرف راست شکم بالای روده و قولون نازل در سمت چپ به طرف پایین می رود. قولون افقی دنباله قولون صاعد است و به طور افقی در زیر معده قرار دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلون
تصویر کلون
چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در بر پشت آن نصب می شود
فرهنگ فارسی عمید
فرانسوی زنگبازی سکزک ماده ایست رزینی (از جنس سقز) که ضمن تقطیر انواع تربانتین ها خصوصا تربانتین های مستخرج از انواع کاجها حاصل میشود. در صنعت معمولا سقز حاصل از درخت کاج را در معرض جریان بخار آب قرار میدهند تا اسانس های آن جدا شود و در نتیجه ماده ای زرینی بصورت توده شفاف زرد رنگ شیشه یی باقی میماند که همان کلفن است. کلفن در دارو سازی در ساختن تعداد زیادی از مشمع ها و پماد ها و ضماد ها بکار میرود و بعلاوه برای آنکه مو های آرشه ویلن روی سیمها ویلن نلغزد و موجب ارتعاش کامل شود مو های آرشه ویلن را بان آغشته کنند قلفونیا زنگباری علک یابس کلوفان
فرهنگ لغت هوشیار
قید چوبی که پشت در نصب کنند و در را بدان بندند، کلیدان، چفت و بست پشت در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوف
تصویر کلوف
کار دشوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلون
تصویر کلون
((کُ))
قفل چوبی که سابقاً پشت در حیاط کار می گذاشتند
فرهنگ فارسی معین