جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کولیدن

کولیدن

کولیدن
با ثانی مجهول، به معنی کندن و کاویدن زمین باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). در گنابادی می کوله به معنی می کند کَولیدن َ، کولش به معنی شیار کردن، در کردی کولن به معنی حفر کردن، حک کردن. (از حاشیۀ برهان چ معین). کندن زمین. حفر کردن. (فرهنگ فارسی معین) ، ریشه کندن و برآوردن از زمین را نیز گویند. (برهان) (آنندراج). از ریشه کندن و از بیخ برآوردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ژولیدن

ژولیدن
(ژولید ژولد خواهد ژولید ژولنده ژولیده) در هم شدن پریشان شدن آشفته گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار