جدول جو
جدول جو

معنی کوران - جستجوی لغت در جدول جو

کوران
جریان هوا، جریان
تصویری از کوران
تصویر کوران
فرهنگ فارسی عمید
کوران
دهی از دهستان حومه بخش صوما که در شهرستان ارومیه واقع است و 119 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از بخش زابلی که در شهرستان سراوان واقع است و 120 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
کوران
جریان هوا یا برق، (فرهنگ فارسی معین)،
- کوران سیاست، جریان امور سیاسی، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کوران
جاری، رایج
تصویری از کوران
تصویر کوران
فرهنگ لغت هوشیار
کوران
جریان، بحبوحه، جریان هوا
تصویری از کوران
تصویر کوران
فرهنگ فارسی معین
کوران
جریان
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هوران
تصویر هوران
(دخترانه و پسرانه)
آفتاب (نگارش کردی: هران)، مرغزار کوچک در کوهستان (نگارش کردی: ههوران)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نوران
تصویر نوران
(دخترانه)
نور (عربی) + ان (فارسی) ،مرکب از نور (روشنایی) + ان (پسوند اتصاف)، نام روستایی در نزدیکی اردبیل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زوران
تصویر زوران
(پسرانه)
نام نوعی کشتی باستانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اوران
تصویر اوران
(دخترانه)
در گویش سیستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توران
تصویر توران
(دخترانه)
نام دختر خسروپرویز، سرزمین تور، نام سرزمینی منسوب به تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی که بر آن سوی رود جیحون یعنی ماوراءالنهر واقع بوده و از طرف مشرق تا دریاچه آرال امتداد داشته است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پوران
تصویر پوران
(دخترانه)
موفق، جانشین، یادگار، پوران دخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دوران
تصویر دوران
گردیدن گرد چیزی، گردش کردن چیزی پیرامون چیز دیگر، گردش دایره مانند، گردش گرد چیزی
دوران دم: در علم زیست شناسی گردش خون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوران
تصویر فوران
بیرون آمدن آب یا مایعی از جایی با فشار، جوشش، جهیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثوران
تصویر ثوران
برانگیخته شدن، هیجان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کورانه
تصویر کورانه
کورکورانه، به روش کوران، نسنجیده، کورانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوران
تصویر بوران
سرمای سخت و باد شدید که با برف یا باران همراه است
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
دهی از دهستان برادوست که در بخش صومای شهرستان ارومیه واقع است و 186 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
علی العمیاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کورکورانه. (فرهنگ فارسی معین) :
ما که کورانه عصاها می زنیم
لاجرم قندیلها را بشکنیم.
مولوی
لغت نامه دهخدا
ابواسحاق ابراهیم بن حسن بن شهاب الدین الکردی الکورانی الشهرزوری شهدانی (1025-1101ه، ق،)، از مشاهیر علما و مشایخ سلسلۀ نقشبندیۀ قرن دوازدهم هجری است، در شهدان از توابع شهرزور کوهستانهای کرد ولادت یافت و از محمد شریف الکورانی علم آموخت و آنگاه به بغداد رفت، مدتی آنجا اقامت کرد و سپس به دمشق و مصر و سرانجام به مدینه سفر کرد و مقیم شد، از صفی الدین قشاشی و دیگر بزرگان کسب علم کرد و از شهاب خفاجی و بعضی از اجلۀ وقت اجازۀ روایت به دست آورد و سرانجام در مدینه به تدریس پرداخت و ازشهرهای دوردست جویندگان دانش در حوزۀ درس وی حاضر می شدند، تألیفات سودمند متعددی دارد از جملۀ آنهاست: دو شرح بر عقیدۀ استاد خود قشاشی و مسلک الاعتدال الی آیه خلق الافعال و اتحاف الخلف بعقیده السلف و جز اینها، (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1577) (از ریحانه الادب ج 3 ص 394)، و رجوع به این دو مأخذ شود
صلاح الدین الکورانی الحلبی، متوفی به سال 1049 هجری قمری از قضات و از نویسندگان مرسل است، او را اشعار بسیاری است، ولادت و وفات او در حلب اتفاق افتاد
ابوالعباس احمد بن عبدالسلام اندلسی (متوفی 594 هجری قمری)، از ادباست، او راست: ’صفوهالادب و دیوان العرب’ برطریقۀ حماسۀ بحتری و ابی تمام
لغت نامه دهخدا
منسوب است به کوران از روستاهای اسفرایین. (از انساب سمعانی). رجوع به کوران شود
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش جالق که در شهرستان سراوان و در نزدیک مرز پاکستان واقع است و 350 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی از بخش نیک شهر که در شهرستان چاه بهار واقع است و 150 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوران
تصویر خوران
خورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوران
تصویر فوران
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاران
تصویر کاران
در حال کاشتن، بذر کاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوران
تصویر شوران
گل کاجیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتران
تصویر کتران
صمغ سرو کوهی صمغ ابهل
فرهنگ لغت هوشیار
ترخون ترخان از گیاهان پوست پیل فارسیان} حور {را به گونه تک به کار برند و به شیوه پارسی رمن گردانند زنان بهشتی فرشتگان زمینی پریرویان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوران
تصویر ثوران
برانگیخته شدن، برخاستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوران
تصویر دوران
چرخ خوردن، گردش، دور زدن، گشتن، گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوران
تصویر بوران
سرمای سخت و باد شدید که با برف و باران همراه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوران
تصویر آوران
در حال آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
نسنجیده نا سنجیده علی العمیاء کورانه. یا اطاعت کور کورانه. پیروی نسنجیده و بی گفتگو از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوران
تصویر بوران
برف باد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کفران
تصویر کفران
ناسپاسی
فرهنگ واژه فارسی سره