جدول جو
جدول جو

معنی کهمل - جستجوی لغت در جدول جو

کهمل
(کَ مَ)
مردگران و ناگوارد که صحبت وی را دوست ندارند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کامل
تصویر کامل
(پسرانه)
بی عیب، بی نقص
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کلمل
تصویر کلمل
ماده ای سفید و متبلور که از ترکیب جیوه و کلر به دست می آید و در طب به عنوان مسهل، ضد ورم و داروی دفع کرم روده به کار می رود، کلرور مرکورو، کلرور جیوه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کامل
تصویر کامل
تمام، مقابل ناقص، جمع کمله، بی عیب و نقص، در علوم ادبی در علم عروض بحری بر وزن «متفاعلن متفاعلن متفاعلن»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهمل
تصویر مهمل
بیهوده، بی معنی، کسی که نمی تواند کاری انجام دهد، بیکاره، آسان، راحت، رهاشده، کنارگذاشته شده
فرهنگ فارسی عمید
کاهگل: کی آن دهان مردم است ک سوراخ مار و کژدم است کهگل دران سوراخ زن کژدم منه بر اقربا. (دیوان کبیر)
فرهنگ لغت هوشیار
سخن که آنرا استعمال نکنند، لفظی که معنی ندارد، حرف عاطل و باطل و ضایع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهسل
تصویر کهسل
نادان احمق ابله
فرهنگ لغت هوشیار
میانسال دو موی، تننده (ص) مردی که در ریش او مو های سیاه و سفید باشد، عنکبوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهلم
تصویر کهلم
بادنجان
فرهنگ لغت هوشیار
کالومل بنگرید به کالومل نام تجارتی پروتو کلرورد و مرکور است که بصورت گردی سفید رنگ میباشد و اقل از قرن سیزدهم ترکیبش شناخته شده و در پزشکی و صنعت بکار رفته است. در پزشکی خصوصا بعنوای داروی ضد کرم های دستگاه گوارش و ضد سیفیلیس بکار میرفته است و چون در مجاورت کلرورهای قلیایی (از قبیل نمک طعام) تبدیل به کلرورد و مرکور (سوبلیمه) که سمی شدید است میشود از این جهت مدت کمی قبل و بعد از تجویز و خوردن کالومل اغذیه بدون نمک باید تجویز گردد. کلمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامل
تصویر کامل
تمام، بی نقص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کامل
تصویر کامل
((مِ))
درست، بی نقص، فاضل، دانا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهول
تصویر کهول
((کَ))
مردی که در ریش او موهای سیاه و سفید باشد، عنکبوت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کهبل
تصویر کهبل
((کَ بُ یا بَ))
نادان، احمق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهمل
تصویر مهمل
((مُ مَ))
بیهوده و بیکار گذاشته شده، کلام بیهوده، جمع مهملات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کامل
تصویر کامل
آرسته، اسپور، بونده، رسا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کامل
تصویر کامل
Complete, Perfect, Consummate, Exhaustive, Total, Utter, Whole
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کامل
تصویر کامل
complet, consommé, exhaustif, parfait, total, absolu, entier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کامل
تصویر کامل
completo, consumado, exaustivo, perfeito, total, absoluto, inteiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کامل
تصویر کامل
lengkap, sempurna, menyeluruh, total, mutlak, seluruh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کامل
تصویر کامل
tam, mükemmel, kapsamlı, bütün
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کامل
تصویر کامل
完全な , 完全な , 詳細な , 完璧な , 完全な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کامل
تصویر کامل
完整的 , 完美的 , 详尽的 , 完全的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کامل
تصویر کامل
שלם , מקיף , מוּשלָם , כולל , מוחלט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کامل
تصویر کامل
완전한 , 완벽한 , 철저한 , 완벽한 , 전체의 , 전체의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کامل
تصویر کامل
compleet, volmaakt, uitputtend, perfect, totaal, absoluut, geheel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کامل
تصویر کامل
पूर्ण , व्यापक , उत्तम , पूर्ण , सम्पूर्ण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کامل
تصویر کامل
vollständig, vollendet, erschöpfend, perfekt, total, völlig, ganz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کامل
تصویر کامل
completo, consumato, esaustivo, perfetto, totale, assoluto, intero
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کامل
تصویر کامل
completo, consumado, exhaustivo, perfecto, total, absoluto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کامل
تصویر کامل
повний , досконалий , всебічний , загальний , абсолютний , цілий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کامل
تصویر کامل
полный , совершенный , исчерпывающий , общий , целый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کامل
تصویر کامل
kompletny, doskonały, wyczerpujący, całkowity, absolutny, cały
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کامل
تصویر کامل
kamili, kamilifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی