جدول جو
جدول جو

معنی کلمل

کلمل
ماده ای سفید و متبلور که از ترکیب جیوه و کلر به دست می آید و در طب به عنوان مسهل، ضد ورم و داروی دفع کرم روده به کار می رود، کلرور مرکورو، کلرور جیوه
تصویری از کلمل
تصویر کلمل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کلمل

کلمل

کلمل
کالومل بنگرید به کالومل نام تجارتی پروتو کلرورد و مرکور است که بصورت گردی سفید رنگ میباشد و اقل از قرن سیزدهم ترکیبش شناخته شده و در پزشکی و صنعت بکار رفته است. در پزشکی خصوصا بعنوای داروی ضد کرم های دستگاه گوارش و ضد سیفیلیس بکار میرفته است و چون در مجاورت کلرورهای قلیایی (از قبیل نمک طعام) تبدیل به کلرورد و مرکور (سوبلیمه) که سمی شدید است میشود از این جهت مدت کمی قبل و بعد از تجویز و خوردن کالومل اغذیه بدون نمک باید تجویز گردد. کلمل
فرهنگ لغت هوشیار

کلمل

کلمل
کالومل. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کالومل شود
لغت نامه دهخدا

دلمل

دلمل
غله ایست که هنوز خوب نرسیده (بطور عموم)، نخود و لوبیای خام که در غلات باشد (خصوصا) غله نارس
فرهنگ لغت هوشیار

کلمه

کلمه
سخن، لفظی که معنی داشته باشد، آنچه انسان بر زبان می راند و مطلب خود را به وسیلۀ آن بیان می کند، یک جزء از کلام
کلمۀ استفهام (ادات استفهام): در دستور زبان علوم ادبی کلمه ای که سؤال و پرسش را برساند و به وسیلۀ آن از چیزی پرسش کنند مانند آیا، چرا، چند، چه، که، کجا، کدام، کو و غیره
کلمۀ شهادت: کلمۀ «اشهد ان لااله الاالله»
کلمه
فرهنگ فارسی عمید