جدول جو
جدول جو

معنی کنبا - جستجوی لغت در جدول جو

کنبا
فرانسوی پیکار رزم کشمکش
تصویری از کنبا
تصویر کنبا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کنبار
تصویر کنبار
ریسمان نارگیلی لاتینی تازی گشته کویک گرمسیر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنباث
تصویر کنباث
دم اسب از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنبا
تصویر بنبا
آشی که از بن پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبا
تصویر انبا
جمع نبا خبرها آگاهیها داستانها، جمع نبا خبرها آگاهیها داستانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبا
تصویر انبا
خبر دادن، آگاه ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کندا
تصویر کندا
فیلسوف، حکیم، کاهن، گندا، کنداگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکبا
تصویر نکبا
بادی که از سمت وزش خود برگردد، باد نامساعد برای کشتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنبا
تصویر عنبا
هندی تازی گشته از انبه نغزک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کزبا
تصویر کزبا
ریواس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرنبا
تصویر کرنبا
کرنب با کلم با آش کلم آش کلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنزا
تصویر کنزا
عاقل و دانا و فیلسوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنبی
تصویر کنبی
منسوب به کنب از مردم قم اهل قم قمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنبه
تصویر کنبه
ریسمان خام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنبل
تصویر کنبل
سخت و درشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنبث
تصویر کنبث
کنبوث: در ترنجیده زفت مرد ترنجیده اندام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کناب
تصویر کناب
ستمکار، خوشه خرما
فرهنگ لغت هوشیار
شکنبه گوسفند که در آن گوشت قیمه و برنج و لپه و جز آن آکنده پزند و خورند
فرهنگ لغت هوشیار
باد نا مساعد بادی که از جهت وزش خود منحرف گرددباد گژ. یا نکباء (نکبای) نکبت. (تشبیهی) نکبت مانند نکباء: در آن وقت که نکبای نکبت او وزیدن گرفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کندا
تصویر کندا
((کَ یا کُ))
دانا، حکیم، فیلسوف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرنبا
تصویر کرنبا
آش کلم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنا
تصویر کنا
فاعل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کنا
تصویر کنا
زمین، مرز، کنار، کناره
کننده، عامل، فاعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنب
تصویر کنب
کنف، نوعی الیاف محکم از جنس سلولز که برای ساختن طناب و ریسمان به کار می رود، گیاهی از خانوادۀ پنیرکیان که این الیاف از آن ساخته می شود و دانۀ آن به عنوان دارو مصرف می شود، ژوت، قنّب برای مثال دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی / مدتی شد که بر آونگ سرش در کنب است (انوری - ۴۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبا
تصویر نبا
هفتاد و هشتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۰ آیه، تساؤل، معصرات، عمّ، خبر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کبا
تصویر کبا
آخال، آخالدان، تراشه سونش
فرهنگ لغت هوشیار
پینگی پینه بستگی: در دست یا پا کنف بنگرید به کنف شاهدانه، کنف، ریسمانی که از کنب سازند: بولهب با زن به پیشت میرود ای ناصبی بنگر آنک زنشرا در گردن افکنده کنب. (ناصر خسرو)، بنگ ورق الخیال. نوعی خیار شنبر خیار خیار چنبر: کدک کشک نهاده است و تغار دوراغ قدحی کرده پر از کنگر و کنبی خوشخوار. (بسحاق اطعمه)، طناب پوسته کتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنا
تصویر کنا
کننده، فاعل عامل: اگر اندر ذات وی بود وی پذیرا بودی نه کنا
فرهنگ لغت هوشیار
آگهی، یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن) گفتارخبر: زانکه قدرمستمع آمدنبا برقدخواجه برددرزی قبا. (مثنوی لغ)، قران: نورازآن ماه باشدوین ضیا آن خورشیداین فروخوان ازنبا. (مثنوی لغ) آگاهی خبر، جمع انباء، قرآن. یانباء عظیم. قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنب
تصویر کنب
((کَ نَ))
کنف، گیاهی که از آن ریسمان بافند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنا
تصویر کنا
((کُ یا کَ))
زمین، زمینی که کنارهای آن را جهت کشت مرز بسته باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبا
تصویر نبا
((نَ بَ))
گفتار، خبر، قرآن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنباتان
تصویر کنباتان
فرانسوی رزمی جنگجو، پای درازیان پرندگانی که پای دراز دارند
فرهنگ لغت هوشیار