جدول جو
جدول جو

معنی کلوز - جستجوی لغت در جدول جو

کلوز
(کُ)
غوزۀ پنبه را گویند که شکفته شده و پنبه ها از آن برآمده باشد. (برهان) (آنندراج). کلوزه جوزغه و غوزۀ پنبۀ شکفته شده. (ناظم الاطباء). کلوزه. جوزغه. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلوزه شود
لغت نامه دهخدا
کلوز
غوزه پنبه که شکفته شده و پنبه ها از آن بر آمده باش جوزغه
تصویری از کلوز
تصویر کلوز
فرهنگ لغت هوشیار
کلوز
((کُ))
کلوزه، غوزه پنبه که شکفته شده و پنبه ها از آن برآمده باشد، جوزغه
تصویری از کلوز
تصویر کلوز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلون
تصویر کلون
چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در بر پشت آن نصب می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنوز
تصویر کنوز
کنز ها، گنج ها، جمع واژۀ کنز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلوز
تصویر بلوز
نوعی پوشش جلوبستۀ پارچه ای یا بافتنی که بالاتنه را می پوشاند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلروز
تصویر کلروز
بیماری زردی در دختران که سبب کم خونی می شود، یرقان، ابیض
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلوس
تصویر کلوس
اسبی که چشم و پوزه اش سفید باشد و آن را شوم می دانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلوز
تصویر گلوز
فندق، درختی از خانوادۀ پیاله داران با برگ های پهن و دندانه دار و گل های خوشه ای با میوه ای گرد کوچک قهوه ای رنگ و حاوی روغن که به عنوان آجیل مصرف می شود، پندک، بندق، گلوژ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلیز
تصویر کلیز
زنبور، حشرۀ کوچکی از راستۀ نازک بالان، چهار بال نازک و نیش زهرآلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملوز
تصویر ملوز
دارای مغز بادام، بادامی شکل، شبیه بادام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلوخ
تصویر کلوخ
پارۀ خشت، پاره ای از گل خشک یا خاک به هم چسبیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کروز
تصویر کروز
شادی، نشاط، عیش و طرب، برای مثال با کروز و خرمی آهو به دشت / می خرامد چون کسی کاو مست گشت (رودکی - ۵۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
شهر کوچکی است در هلند از ولایات زلاند دارای سه هزار جمعیت. انگلیسی ها در نزدیکی این شهر در یک جنگ دریایی با فرانسویها آنجا را فتح کردند (بسال 1340 میلادی). (از لاروس) ، جمع واژۀ کم ّ. (اقرب الموارد). رجوع به کمامه و کم شود
لغت نامه دهخدا
(کُ زَ / زِ)
بمعنی کلوز است که غوزۀ پنبۀ شکفته باشد و آن را جوزقه نیز خوانند. (برهان). بمعنی کلوز است و به زای فارسی هم آمده است. (آنندراج). کلوز. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلوز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کنوز
تصویر کنوز
جمع کنز: گنجها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوس
تصویر کلوس
اسبی که چشم و روی و پوز او سفید باشد و آنرا شوم میدانستند: (کلوس (و) کژ دم و چپ شوره پشت و آدم گیر یسارو عقرب و چل سم سفید و کام سیاه)، (بنقل رشیدی در چل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلوز
تصویر گلوز
فندق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملوز
تصویر ملوز
بادامی شکل شبیه ببادام، بشکل لوزی: (قیسی... شکافته ملوز 500 من) (مکاتبات رشیدی)، خرمای پر کرده از بادام و جوزاغند
فرهنگ لغت هوشیار
زنبور. (آن میوه که در حلاوتش نیست بدل یارب نرسد بهیچ نوعیش خلل)، (هر دانه از آن تخم کلیز عسل است یک دانه از آن شود کدو های عسل)، (بنقل جهانگیری در وصف خربزه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوا
تصویر کلوا
رخنه گرفتن و وصل کردن چیزی بچیزی دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوب
تصویر کلوب
باشگاه، انجمن، جشنگاه
فرهنگ لغت هوشیار
نانی که خمیر آن از دیوار تنور ریخته باشد و در میان آتش ریخته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
خاییدن و جویدن چیزهایی که صدا کند مانند نبات و نان خشک و امثال آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوخ
تصویر کلوخ
گل خشک شده: (آن کس که بیند روی تو مجنون نگردد کو بکو سنگ و کلوخی باشد او او را چرا خواهم بلا ک) (دیوان کبیر)، لختها دیوار افتاده و خاک بر هم چسبیده سخت شده، خشت پاره (خام و پخته)، شخص خشک طبیعت و بی همت. یا کلوخ راه. کلوخی که در راه مردم افتاده باشد، مانع حایل. یا کلوخ بر لب زدن (مالیدن)، مخفی داشتن امری پنهان داشتن مطلبی را: (لبش تر بود از می خوردن شب کلوخ خشک را مالیده بر لب)، (جامی) یا کلوخ در آب افکندن، خواهان فتنه و جنگ و آشوب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوف
تصویر کلوف
کار دشوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلول
تصویر کلول
خسته شدن، کند شدن
فرهنگ لغت هوشیار
قید چوبی که پشت در نصب کنند و در را بدان بندند، کلیدان، چفت و بست پشت در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کروز
تصویر کروز
نشاط و شادمانی باشد، طرب، نشاط، عیش
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی گیا پینه ماده ایست که فرمول شیمیایی آن شبیه و نزدیک به سلولز است و همراه سلولز در لوله های غربالی گیاهان عالی یافت میشود و در زمستان تولید دردی مینماید که منافذ داخلی لوله ها را مسدود میکند. این ماده در غشا های سلولزی حول سلولهای گیاهی که محتوی کربنات دو کلسیم باشند نیز وجود دارد و در غشا یاخته های ما در دانه های گرده نیز یافت میشود. کالوز برخی مواد رنگی از قبیل بلودو کوتن را جذب میکند و آبی رنگ میشود. از هیدرو لیزکالوز گلوکز حاصل میکنند. برای مشاهده کالوز در یاخته های گیاهی باید چند برش از اندامی را که حاوی کالوز است در محلول هیپو کلریت دو سود داخل کنیم سپس آن برش ها را با آبی که محتوی اسید استیک باشد شستشو دهیم و پس از آن برشها را با میکرسکوپ مشاهده کنیم کالز کلوز
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی پیشتاز، راهدان راهنما، ابیشه (جاسوس)، پاسدار قلاوز بنگرید به قلاوز مقدمه لشکر، راهبر بلد دلیل راه: هر که در ره بی قلابدوزی رود هر دو روزه راه صد ساله شود. (مثنوی. چا. خاور 146)، مستحفظ اردو قراول: بی زحمت قلاوز خار ایدون کی دست می دهد گل گلزارش ک، جاسوس خبر گیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوز
تصویر جلوز
چل غوزه چیزی باشد چون پسته، تهمتن دلاور فندق
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی نیم تنه نیم تن نیم تن نیم تنی تا سر زانوش هست از پی آن برسر زانو نشست (نظامی) کرتی (گویش خوانساری) سفره بزرگ. جامه نیم تنه کرکی یا پشمی یا کاموایی و یا نخی زنانه یا مردانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوزه
تصویر کلوزه
غوزه پنبه که شکفته شده و پنبه ها از آن بر آمده باش جوزغه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلوز
تصویر بلوز
((بَ))
سفره بزرگ
فرهنگ فارسی معین