کتگر. (آنندراج). کتگار. (ناظم الاطباء). درودگر باشد. (برهان). درودگر و نجار باشد. (آنندراج) (ناظم الاطباء). کتگر و کتکار درودگرچارپایه و کت ساز بوده است و بعد از آن در مطلق درودگری استعمال کرده اند چنانکه معنی ترکیبی آن دلالت براین می کند. (آنندراج). رجوع به کتگر و کتگار شود
کتگر. (آنندراج). کتگار. (ناظم الاطباء). درودگر باشد. (برهان). درودگر و نجار باشد. (آنندراج) (ناظم الاطباء). کتگر و کتکار درودگرچارپایه و کت ساز بوده است و بعد از آن در مطلق درودگری استعمال کرده اند چنانکه معنی ترکیبی آن دلالت براین می کند. (آنندراج). رجوع به کتگر و کتگار شود
ملتمس. خواهشگر. - کشتیار کسی شدن، سخت بدو التماس کردن. سخت اصرار و الحاح کردن. نهایت درجه ابرام و اصرار با مهربانی کردن: کشتیار او شدم که بماند گفت حکماً باید بروم. (یادداشت مؤلف)
ملتمس. خواهشگر. - کشتیار کسی شدن، سخت بدو التماس کردن. سخت اصرار و الحاح کردن. نهایت درجه ابرام و اصرار با مهربانی کردن: کشتیار او شدم که بماند گفت حکماً باید بروم. (یادداشت مؤلف)
اگر بیند آتش در کشتزار افتاده بود و بسوخت، دلیل قحط است. اگر در خواب کشتزاری بیند و نداند که از کیست، دلیل بر زیان بیننده است. جابر مغربی اگر دید در کشتزاری معروف بود، دلیل که عملی کند که دین و دنیای او نیک بود و اگر دید در میان کشتزاری می رفت، دلیل که به عزا رود. حضرت دانیال دیدن کشتزار در خواب چون معروف بود، دلیل بر فرزند است. اگر دید کشتزاری درود، دلیل که بعضی مردم آنجا کشته شوند. محمد بن سیرین
اگر بیند آتش در کشتزار افتاده بود و بسوخت، دلیل قحط است. اگر در خواب کشتزاری بیند و نداند که از کیست، دلیل بر زیانِ بیننده است. جابر مغربی اگر دید در کشتزاری معروف بود، دلیل که عملی کند که دین و دنیای او نیک بود و اگر دید در میان کشتزاری می رفت، دلیل که به عزا رود. حضرت دانیال دیدن کشتزار در خواب چون معروف بود، دلیل بر فرزند است. اگر دید کشتزاری درود، دلیل که بعضی مردم آنجا کشته شوند. محمد بن سیرین