معنی کشتار - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با کشتار
کشتار
- کشتار
- کشتن، بسیار کشتن، قتل عام، کشتن گاو و گوسفند در کشتارگاه، ذبح
فرهنگ فارسی عمید
کشتار
- کشتار
- زرع (از: کشت + ار، علامت صفت مفعولی). کِشتَه. (یادداشت مؤلف) :
بد به تن خویش چو خود کرده ای
باید خوردنت ز کشتار خویش.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا