معنی شتکار
- شتکار
- شدکار، شیار، زمینی که آن را شیار کرده و تخم پاشیده باشند، زمین شیار شده
واژههای مرتبط با شتکار
شتکار
- شتکار
- شکاف زمین برای زراعت شیار، زمینی که در آن شکاف ایجاد کرده باشند برای زراعت
شتکار
- شتکار
- شدکار. شدیار. شکافتن زمین باشد بجهت زراعت کردن. (برهان). شیار زمین بجهت زراعت. (از ناظم الاطباء). شخم کردن زمین
اشتکار
- اشتکار
- نیک بارانی باران نیک، پرشیری، کرک برآوردن، سختی سرما یا گرما
پشتکار
- پشتکار
- ممارست، سعی، همت، اهتمام
پشتکار
- پشتکار
- سعی وکوشش در کار، پشت کار
شاکار
- شاکار
- کاری که بحکم شاه باشد و مزد ندهد
شبکار
- شبکار
- آن که در شب کار کند کارگری که در کارخانه هنگام شب به کار پردازد
شهکار
- شهکار
- کار بزرگ و نمایان کاری که در آن هنر نمایی کرده باشند شهکار، کار بی مزد و مواجب بیگار
شاکار
- شاکار
- کار بی مزد که کسی را به زور به آن وادارند،
برای مِثال نکنی طاعت و آنگه که کنی سست و ضعیف / راست گویی که همه سخره و شاکار کنی (کسائی - مجمع الفرس - شاکار)
