زعفران، گیاهی علفی، پایا و از خانوادۀ زنبق که گل های بنفش دارد، پرچم معطر و خشک شده و قرمز رنگ گل این گیاه که برای معطر و رنگ کردن غذاها به کار می رود و مصرف دارویی نیز دارد، قمحه
زَعفَران، گیاهی علفی، پایا و از خانوادۀ زنبق که گل های بنفش دارد، پرچم معطر و خشک شده و قرمز رنگ گل این گیاه که برای معطر و رنگ کردن غذاها به کار می رود و مصرف دارویی نیز دارد، قُمحَه
ناروایی متاع و کالا در بازار و بی رواجی و نداشتن خریدار. (ناظم الاطباء). عدم رواج. صاحب آنندراج گوید یاء مصدری به کساد ملحق کنند و بهمان معنی مصدری استعمال کنند از عالم (از قبیل) نقصان و نقصانی و جریان و جریانی. (آنندراج). کاسد بودن. بی رونقی و ناروایی: چو زلف لیلیم آشفتگی است حاصل عمر به ضعف طالعمجنون کسادی بازار. واله هروی. خطش برآمد وکالا در کسادی زد که گفت ریش فروشد متاع مردم را. واله هروی. گرفت گرد کسادی متاع خوبی حیف نشست آینۀ حسن را غبار دریغ. علی نقی کمره ای (از آنندراج). بر مراد دهد نخل نامرادی ما هزار گونه رواج است در کسادی ما. شانی تکلو (از آنندراج). آراست چون کسادی دکان خویش را سودای عشق سود و زیان را فروگرفت. ظهوری (از آنندراج). کسادیهای بازار بتان در خشم و کین باشد شکست طاق ابرو دایم از چین جبین باشد. معزفطرت. در وطن نظمم ندارد قدر چون در نجف از کسادی می برم این تحفه را جای دگر. شفیع اثر (از آنندراج)
ناروایی متاع و کالا در بازار و بی رواجی و نداشتن خریدار. (ناظم الاطباء). عدم رواج. صاحب آنندراج گوید یاء مصدری به کساد ملحق کنند و بهمان معنی مصدری استعمال کنند از عالم (از قبیل) نقصان و نقصانی و جریان و جریانی. (آنندراج). کاسد بودن. بی رونقی و ناروایی: چو زلف لیلیم آشفتگی است حاصل عمر به ضعف طالعمجنون کسادی بازار. واله هروی. خطش برآمد وکالا در کسادی زد که گفت ریش فروشد متاع مردم را. واله هروی. گرفت گرد کسادی متاع خوبی حیف نشست آینۀ حسن را غبار دریغ. علی نقی کمره ای (از آنندراج). بر مراد دهد نخل نامرادی ما هزار گونه رواج است در کسادی ما. شانی تکلو (از آنندراج). آراست چون کسادی دکان خویش را سودای عشق سود و زیان را فروگرفت. ظهوری (از آنندراج). کسادیهای بازار بتان در خشم و کین باشد شکست طاق ابرو دایم از چین جبین باشد. معزفطرت. در وطن نظمم ندارد قدر چون در نجف از کسادی می برم این تحفه را جای دگر. شفیع اثر (از آنندراج)
کوفتگی جامه در گذشته گازران جامه را در شست و شوی میکوفتند، درد شکم، لته گرم بر اندام دردناک نهند داغلت درد شکم، پارچه ای که گرم کنند و بر عضو درد ناک نهند
کوفتگی جامه در گذشته گازران جامه را در شست و شوی میکوفتند، درد شکم، لته گرم بر اندام دردناک نهند داغلت درد شکم، پارچه ای که گرم کنند و بر عضو درد ناک نهند
بی رواگ بی خریدار ناروا نارایج بی رونق مقابل روا رواج: (بازار حکمت کاسد و مزاج اهل شریعت فاسد) (جامع الحکمتین) یا کالای (متاع) کاسد. متاعی که از آن استقبال نکنند کالای ناروان
بی رواگ بی خریدار ناروا نارایج بی رونق مقابل روا رواج: (بازار حکمت کاسد و مزاج اهل شریعت فاسد) (جامع الحکمتین) یا کالای (متاع) کاسد. متاعی که از آن استقبال نکنند کالای ناروان