- کریون
- گل گندم، گیاهی با ساقه های بلند، شاخه های بسیار، برگ های باریک، گل های سرمه ای رنگ و ریشۀ دراز، ستبر و سرخ رنگ که بیشتر در جاهای آفتابی، کوه ها، تل ها و کشتزارهای گندم می روید و میوۀ آن دارای اثر مسهلی است، قنطوریون
معنی کریون - جستجوی لغت در جدول جو
- کریون ((کَ))
- قنطوریون، دارویی است تلخ، مفید برای زهر گزندگان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بربری تازی گشته کرفس آبی گونه ای کرفس که بان کرفس آبی گویند کرنونش کرنینش (کرفس)
ورمم غده بناگوش
برنگ زر طلایی زرد فام
مرضی است با خارش گر جرب قوباء
جامه یا پارچۀ هفت رنگ، انگلیون
بیماری خارش پوست بدن، جرب، گری
هر نوع بیماری پوستی همراه با بثورات، قوبا، گریون، گوارون
هر نوع بیماری پوستی همراه با بثورات، قوبا، بریون، گر، گوارون
زرگون مانند زر، به رنگ زر، طلایی، زرّین فام، زرغون
چرتی خواب آلوده، دونده
فرشتگان مقرب
مرضی است که آنرا قوبا نامند
جرثقیل یا کرین (Crane) وسیله ای متحرک، چهار چرخه و مجهز به بازوی تاشویی که در انتهای آن سکویی قرار دارد. روی سکو دوربین قرار می گیرد و فیلم بردار، مدیر فیلم برداری و گاه حتی کارگردان هم پشت آن می نشینند. جرثقیل می تواند به جلو و عقب حرکت کند و بازو هم قادر به بالا و پایین رفتن است. عموما این دستگاه ها، برقی یا هیدرولیکی هستند، برخی از انواع آنها هم با دست راه می افتند. حرکت این وسیله نرم و روان است و میدان عمل وسیعی را در اختیار می گذارد. انواع کوچک این جرثقیل ها را تولیپ می نامند. تولیپ برای فیلم برداری در خارج از استودیو بسیار مفید است
جمع کره، گوی ها
جمع کین، هلش ها فروتنی ها