جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پریون

پریون

پریون
علتی باشد با خارش که آنرا ’گر’ گویند و بعربی جرب خوانند. (برهان قاطع). خارش. قوباء. (زمخشری). پریون: پارسی قوباپریون باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). سوم آفتهائی است که اندر پوست پدید آید. از آن خراشیده شود. چون پریون که بتازی قوبا گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). چون گر و خارش و پریون و آبله. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). صاحب فرهنگ شعوری گوید پریون بیماری باشد که در زیر ناخن پیدا آید و بترکی آنرا قورل غارن گویند و در بعض نسخ به آن معنی تمرکو داده اند. رجوع به پریوت شود
لغت نامه دهخدا

پروین

پروین
ثریا، نام یک صورت فلکی، ستارگان کوچک نزدیک به هم، دسته ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور
پروین
فرهنگ نامهای ایرانی