جدول جو
جدول جو

معنی کریستیان - جستجوی لغت در جدول جو

کریستیان
(کْری / کِ)
نام چند تن از پادشاهان دانمارک است و مشهورترین آنان کریستیان نهم است که در 1818م. متولد و در 1906م. وفات یافت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی شیشه حاوی اکسید سرب که در ساخت دستگاه های نوری و ظروف و اشیا به کار می رود، ظرفی که با این شیشه ساخته شده، بلور
فرهنگ فارسی عمید
شکنجۀ روغنگری و معصرۀ آب انگورگیری، (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)، شیرزنه، (ناظم الاطباء)، ظرف کره گیری یا کره سازی، (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
سنگی سبزرنگ، شفاف، صافی و ثقیل است. آن را کلس کنند چنانکه سفید شود، پس گرم و در شنگرف حل کنند تا همچون مغنیسا گردد و بلور به آتش کرده از این کرسیان بر او ریزند رنگش مثل یاقوت شود. (نزهه القلوب)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان دهدز شهرستان اهواز. کوهستانی و معتدل است و از چشمه و قنات مشروب می شود. 139 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مُ یَ نَ / یِ نِ گَ دی دَ)
گریسیدن. مصدر کریس است که به معنی چاپلوسی کردن و فریب دادن و از راه بردن است. (آنندراج) (برهان). کرسیدن. کرشیدن. (فرهنگ فارسی معین). فریب دادن و خدعه کردن و از راه بیرون بردن و چاپلوسی نمودن. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ فِ)
دهی است از دهستان حومه رودسر گیلان. جلگه و معتدل است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کُ دِ)
ملکی است از ایران. (آنندراج). ولایت کردنشین. (ناظم الاطباء). وآن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عراق عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوسته است. حقوق دیوانیش در زمان سلیمانشاه ایوه قریب دویست تومان این زمان بوده است و اکنون بیست تومان و یکهزار و پانصد دینار بر روی دفتر است. (نزهه القلوب چ اروپاص 107). ناحیۀ کردنشین قسمت باختری کشور است. از یازده شهرستان استان پنجم شهرهای همدان، نهاوند، ملایر، تویسرکان فارسی زبانند و شهرستانهای کرمانشاهان، سنندج، سقز، شاه آباد، ایلام و قسمتی از شهرستان بیجار کردزبانند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5). ناحیه ای است در جنوب آذربایجان و شمال کرمانشاهان و مغرب همدان بشکل مربع. این ناحیه تا قرن هفتم هجری به اسامی مختلف خوانده می شد و از اواخر سلجوقی به انضمام همدان و کرمانشاه و بعضی از نقاط مجاور به اسم کردستان معروف گردید، ولی امروز تنها به ناحیه ای که میان آذربایجان غربی و همدان و کرمانشاهان و عراق قرار گرفته اطلاق می شود. مقر حکومت این ناحیه در گذشته شهر بزرگی به نام بهار در نزدیکی همدان بود، سپس این ناحیه از رونق افتاد و شهر سلطان آباد چمچمال مقر امرای کردستان قرار گرفت. پس از آن از موقعیت این شهر نیز کاسته شد و ضمناً نواحی غربی کردستان بتصرف عثمانیها درآمد و لرستان و همدان نیز از آن جدا شد و ناحیۀ کوچکی ماند که آن را کردستان سنه یا اردلان نامیدند. (از جغرافیای تاریخی غرب ایران ص 71). از شمال محدود است به آذربایجان، از مشرق به همدان، از جنوب به کرمانشاهان و از مغرب به عراق عرب. موقعیت آن بواسطۀ واقع شدن در سر راه ممالک ترکیه و عراق و ایران بسیار مهم و اغلب هجومهائی که از مشرق به مغرب یا برعکس از مغرب به مشرق شده از راههای کردستان و کرمانشاهان بود، و به همین جهت از نظر نظامی اهمیت بسیار دارد. کردستان به دو ناحیۀ جداگانه تقسیم می شود: کردستان صحنه و کردستان گروس. 1- کردستان صحنه مرکب از دو ناحیه است: ناحیۀ شمالی از فلاتهای مرتفع تشکیل شده است. و سرچشمۀ سفیدرود در آن است. ناحیۀ جنوبی سرچشمۀ گاورود یا سیروان می باشد. این دو ناحیه از نظر طبیعی و آب و هوا بکلی با هم اختلاف دارد قسمتهای مرتفع فلاتی بکلی خشک و بی حاصل است. عرض تمام فلات قریب 200 کیلومتر و طول آن نیز بهمین اندازه است. شیب این فلات بسوی مشرق است. قسمت جنوبی صحنه برخلاف ناحیۀ شمالی ناهمواریهای بسیار دارد و رودها، تنگه های مخوفی ساخته اند. دره ها از اراضی رسوبی حاصلخیزی درست شده است. کوهها پوشیده از جنگل است ودر اکثر ایام سال برف دارد. 2- کردستان گروس از مشرق به قزوین، از مغرب به کردستان اردلان، از شمال به خمسه و افشار و از جنوب به همدان محدود است. اراضی آن بالنسبه هموارتر از کردستان اردلان است و از سفیدرودو شعب آن آب میگیرد. کوهها برخلاف کردستان اردلان از جنگل پوشیده نیست، اما مراتع وسیع دارد و برای گله داری بسیار مناسب است. امروزه کردستان یکی از استانهای کشور است و مرکز آن شهر سنندج می باشد و شهرهای مهم آن بانه، سقز، مریوان، اورامان، گروس و بیجار است
لغت نامه دهخدا
(کُ سَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان. دشت و گرمسیر است و 1119 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). فرسخی بیشتر میانۀ شمال و مغرب بهبهان است. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(اَ تُ)
آریستفان. معروفترین شاعر فکاهی اتن. مولد او در حدود 450 قبل از میلاد و متوفی به سال 388 قبل از میلاد وی یازده کمدی دارد که بسبک کمدی های قدیم تحریر شده و حاوی افکار اشرافی و مباحث سیاسی و ادبی است. در کمدی ((ابرها)) ، سقراط را مورد انتقاد قرار داده است و برخی معتقدند که در محکوم کردن سقراط نیز وی دست داشته است. کمدی های دیگر او نیز از اینقرار است، اکارنیان، صلح، زنبوران، لیزیستراتا، فرسان، پرندگان، غوکان، مجمع زنان، ترمفری، پلوتوس. وی دارای قریحه و ذوق شگفت انگیز بود. در آثار خود هزل خشونت آمیز را با شعر نغز درآمیخته است
لغت نامه دهخدا
(مُءَیْ یَ شُ دَ)
به معنی کویستن است که کوفتن غله و غیر آن باشد، و به فتح اول و کسر اول هم آمده است. (برهان) (آنندراج). کوفتن غله. (ناظم الاطباء). کویستن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کویستن شود، کوفتن و زدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
اریستفان. نام شاعر فکاهی مشهور آطنه (آتن) در مائۀپنجم قبل از میلاد او در اشعار خود برسوم و آداب و عادات زمان سخت تاخته و نامه هائی از مضاحک چون نامۀ غوکان، زنبوران، سواران، مرغان و مضحکۀ باستانی و جز آن دراین زمینه پرداخته است. و رجوع به اریستفان شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ بِ)
کریستیان فریدریش. شاعر و نمایشنامه نویس آلمانی، به سال 1813 میلادی به دنیا آمد. وی پسر بنای فقیری بود و روزگار کودکیش در فقر وفاقه و محرومیت گذشت. در سال 1835 به هامبورگ رفت و خود را برای ورود به دانشگاه آماده کرد، ولی سال بعد برای تحصیل حقوق به هایدلبرگ رفت و پس از مدتی آنجا را نیز ترک گفت و وارد دانشگاه مونیخ شد و در رشتۀ فلسفه و تاریخ و ادبیات به تحصیل پرداخت. وی روزهای تیره و تاری را در نهایت فقر و بی چیزی در مونیخ گذرانید و در سال 1839 میلادی از شدت استیصال پیاده به هامبورگ رفت. در این شهر کوشش بسیاری برای ترمیم وضع مادی خود کرد و در همین سال بود که نخستین تراژدی خود را به نام جودیت به عالم هنر عرضه داشت. این نمایشنامه در هامبورگ و برلین نمایش داده شد و نام وی را در آلمان بر سر زبانها انداخت. هبل از این پس با سرعت هرچه تمامتر پله های نردبان شهرت و موفقیت را پیمود. در سال 1840- 1841م. تراژدی جنووا را نوشت و سال بعد کمدی الماس را بوجود آورد. در سال 1842 به دانمارک و سپس به فرانسه سفرکرد و از آنجا به ایتالیا رفت. نزدیک به دو سال در ایتالیا اقامت کرد. به سال 1844 تراژدی ماریا ماگدالنا را در پاریس نوشت. وی شاعر نیز بود و اشعار خود را در دو مجموعه یکی به سال 1842 و دیگری در 1848 منتشر کرد. آثار هنری وی نام او را در تاریخ هنر جاویدان کرده است. سرانجام به سال 1863 میلادی درگذشت. (از دایره المعارف بریتانیکا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کریستال
تصویر کریستال
آیینه، بلور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کریسیدن
تصویر کریسیدن
فریب دادن، فروتنی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کریستیانیسم
تصویر کریستیانیسم
فرانسوی ترساییگری
فرهنگ لغت هوشیار
((کِ))
عنصر یا ترکیب شیمیایی جامد همگن با آرایش اتمی منظم که ممکن است شکل آن نیز از سطوح هندسی منظم تشکیل شده باشد، بلور (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کرستوان
تصویر کرستوان
((کَ رَ))
قپان، ترازوی بزرگ، کرستون
فرهنگ فارسی معین