- کرشته
- خس و خاشاک: (زمین و آسمانها پر فرشته است تو کی بینی که چشمت پر کرشته است ک) (عطار)
معنی کرشته - جستجوی لغت در جدول جو
- کرشته ((کِ رِ تَ))
- خس و خاشاک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بریان شده، تف داده بو داده، پخته، هر خوردنی که آنرا بدون آب روی آتش تف داده باشند
مخلوط شده آغشته، خمیر گشته، آفریده
بریان شده، تف داده شده، هر چیز خوراکی که بدون آب روی آتش بریان شده
ناز، اشاره با چشم و ابرو، غمزه، حرکات دل انگیز چشم و ابروی زیبا رویان، در موسیقی گوشه ای در دستگاه های ماهور، نوا، همایون، سه گاه، چهارگاه و راست پنج گاه
درختی که بر زمین نشانده شده، تخمی که زیر خاک کرده شده
مخلوقی روحانی و آسمانی که نیکو سیرت میباشد و دیده نمیشود
زراعت شده فلاحت شده مزروع
کرسنه گاو دانه
ناز و غمزه، غنج
کوزه پر آب
ناریسیده، نارشته
((فِ رِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
ملک، از موجودات روحانی و ملکوتی که به ستایش خداوند مشغولند و با چشم دیده نمی شوند
خمیر شده، آغشته
موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، ملک
کنایه از فرد دارای سیرت نیک و پسندیده
کنایه از زن زیبا و مهربان
کنایه از فرد دارای سیرت نیک و پسندیده
کنایه از زن زیبا و مهربان
Roasted
жареный
geröstet
смажений
pieczony
assado
arrostito
geroosterd