- کرسنه
- عبری یا آرامی تازی گشته از ریشه سنسکریت گاودانه از گیاهان کرشنه چرک ریم. چرک ریم
معنی کرسنه - جستجوی لغت در جدول جو
- کرسنه
- دانه ای شبیه ماش با طعمی تلخ که خوراک چهارپایان و پرندگان است، گاودانه، کسنک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قطر، افق
ساحل، کنار، طرف، سو، انتها، پایان، برای مثال خدای را مددی ای دلیل راه حرم / که نیست بادیۀ عشق را کرانه پدید (حافظ - ۴۶۴)
کرانه کردن: به پایان رساندن، کنایه از منحرف شدن
کرانه کردن: به پایان رساندن، کنایه از منحرف شدن
نخ یا ریسمانی که به دور دوک پیچیده شده باشد، جغرسته، جفرسته، جفرسه
انسان یا حیوان که معده اش خالی و محتاج غذا باشد، کنایه از حریص، آزمند
عشبه العجوز طراشنه چدروای زال از گیاهان
کرسنه ریم یاچرک که برزخم بسته وسخت شده باشد چرک و ریمی که بر روی جراحت بسته و سخت شده باشد
کرسنه گاو دانه
عنکبوت: (زدام کار تنه چون مگس فرار کند فضای روزی او بسته راه پروازش) (رکن بکرانی)، نسج عنکبوت کار تنک
زن سرود گوی
کناره، حاشیه
ریسمانی که بوقت رشتن بر دوک پیچیده شود دو کچی فروهه فرموک: سرکه تابد گسسته کیسنه را دور باشد بتاوه کرسنه را. (عنصری)
آنکه احساس احتیاج بخوردن غذا کند جایع: بس گرسنه خفت و کس ندانست که کیست بس جان بلب آمد که برو کس نگریست. (گلستان)، جمع گرسنگان
Famished, Hungry, Ravenous, Starving, Voracious
faminto, voraz
hungrig, gefräßig
głodny, zachłanny
голодный , прожорливый
голодний , ненажерливий
hambriento, voraz
affamé, vorace
affamato, famelico, vorace
hongerig, hongerige, vraatzuchtig
भूखा , अत्यंत भूखा
lapar, rakus
배고픈 , 탐욕스러운
רעב , רעב , תַּאֲבוֹנִי
饥饿的 , 贪婪的
空腹の , 空腹の , お腹が空いた , 貪欲な
aç, açgözlü