چوبی که گازران با آن جامه را می کوبند، کوبین، شنگینه، برای مثال دل مؤمنان را ز وسواس امانی / سر ناصبی را به حجت کدینی (ناصرخسرو - ۱۷) پتک، وسیلۀ پولادی سنگین شبیه چکش با دستۀ چوبی بزرگ که آهنگران با آن آهن را در روی سندان می کوبند، خایسک، پکوک، کوبن
چوبی که گازران با آن جامه را می کوبند، کوبین، شنگینه، برای مِثال دل مؤمنان را ز وسواس امانی / سر ناصبی را به حجت کدینی (ناصرخسرو - ۱۷) پُتک، وسیلۀ پولادی سنگین شبیه چکش با دستۀ چوبی بزرگ که آهنگران با آن آهن را در روی سندان می کوبند، خایِسک، پَکوک، کوبَن
بمعنی کدنگ است و آن چوبی باشد که گازران و دقاقان بدان جامه را دقاقی کنند. (برهان) (آنندراج) : از حربه سینه ماند چون کنده از تبر وز گرز مغز گردد چون جامه از کدین. مسعودسعد. نگه دار اندرین آشفته بازار کدین گازر از نارنج عطار. نظامی. ، پتک بزرگ آهنگران. (از فرهنگ اسدی). چکش آهنگری و زرگری. خایسک. (از برهان) : دل بدخواه دریده به سنان یا به حسام مغز بدگوی فشانده به تبر یا به کدین. لامعی. دل مؤمنان را ز وسواس امانی سر ناصبی را به حجت کدینی. ناصرخسرو. بر کوه شدیم (کوه دماوند) ...جایی بفرمود کندن، جایگاهی پیدا گشت... و اندر آن صورت مردی آهنگر نشسته و کدینی بزرگ اندر دست. (مجمل التواریخ). پس آن پیر گفتار این طلسم است که افریدون ساخته است بر بیورسب تا چون خواهد که بندها بگشاید زخم این کدین آن را باطل کند. (مجمل التواریخ). پنداشتم که زیر کدین مجاهدت سندان روزگار به توش و توان منم. نزاری. اگر پیشانیی داری چو سندان بپیچی از کدین رمز ما روی. نزاری (از جهانگیری)
بمعنی کدنگ است و آن چوبی باشد که گازران و دقاقان بدان جامه را دقاقی کنند. (برهان) (آنندراج) : از حربه سینه ماند چون کنده از تبر وز گرز مغز گردد چون جامه از کدین. مسعودسعد. نگه دار اندرین آشفته بازار کدین گازر از نارنج عطار. نظامی. ، پتک بزرگ آهنگران. (از فرهنگ اسدی). چکش آهنگری و زرگری. خایسک. (از برهان) : دل بدخواه دریده به سنان یا به حسام مغز بدگوی فشانده به تبر یا به کدین. لامعی. دل مؤمنان را ز وسواس امانی سر ناصبی را به حجت کدینی. ناصرخسرو. بر کوه شدیم (کوه دماوند) ...جایی بفرمود کندن، جایگاهی پیدا گشت... و اندر آن صورت مردی آهنگر نشسته و کدینی بزرگ اندر دست. (مجمل التواریخ). پس آن پیر گفتار این طلسم است که افریدون ساخته است بر بیورسب تا چون خواهد که بندها بگشاید زخم این کدین آن را باطل کند. (مجمل التواریخ). پنداشتم که زیر کدین مجاهدت سندان روزگار به توش و توان منم. نزاری. اگر پیشانیی داری چو سندان بپیچی از کدین رمز ما روی. نزاری (از جهانگیری)
جرثقیل یا کرین (Crane) وسیله ای متحرک، چهار چرخه و مجهز به بازوی تاشویی که در انتهای آن سکویی قرار دارد. روی سکو دوربین قرار می گیرد و فیلم بردار، مدیر فیلم برداری و گاه حتی کارگردان هم پشت آن می نشینند. جرثقیل می تواند به جلو و عقب حرکت کند و بازو هم قادر به بالا و پایین رفتن است. عموما این دستگاه ها، برقی یا هیدرولیکی هستند، برخی از انواع آنها هم با دست راه می افتند. حرکت این وسیله نرم و روان است و میدان عمل وسیعی را در اختیار می گذارد. انواع کوچک این جرثقیل ها را تولیپ می نامند. تولیپ برای فیلم برداری در خارج از استودیو بسیار مفید است
جرثقیل یا کرین (Crane) وسیله ای متحرک، چهار چرخه و مجهز به بازوی تاشویی که در انتهای آن سکویی قرار دارد. روی سکو دوربین قرار می گیرد و فیلم بردار، مدیر فیلم برداری و گاه حتی کارگردان هم پشت آن می نشینند. جرثقیل می تواند به جلو و عقب حرکت کند و بازو هم قادر به بالا و پایین رفتن است. عموما این دستگاه ها، برقی یا هیدرولیکی هستند، برخی از انواع آنها هم با دست راه می افتند. حرکت این وسیله نرم و روان است و میدان عمل وسیعی را در اختیار می گذارد. انواع کوچک این جرثقیل ها را تولیپ می نامند. تولیپ برای فیلم برداری در خارج از استودیو بسیار مفید است
پنهان شدن در جایی به قصد از پا درآوردن دشمن یا شکار کنایه از کمین کرده کنایه از کمینگاه کمترین، کم ارزش ترین، فرومایه ترین کمین کردن: در جایی پنهان شدن به قصد از پا در آوردن دشمن یا شکار، کمین آوردن، کمین ساختن، کمین گرفتن
پنهان شدن در جایی به قصد از پا درآوردن دشمن یا شکار کنایه از کمین کرده کنایه از کمینگاه کمترین، کم ارزش ترین، فرومایه ترین کمین کردن: در جایی پنهان شدن به قصد از پا در آوردن دشمن یا شکار، کمین آوردن، کمین ساختن، کمین گرفتن
بمعنی کدین است که چوب گازران و دقاقان باشد. (برهان) (از آنندراج). کدنگ. (ناظم الاطباء) : به کلبتینم اگر سر جدا کنی چون شمع نکوبد آهن سرد طمع کدینۀ من. خاقانی. هرکه میخ و کدینه پیش نهاد کنده بر دست و پای خویش نهاد. نظامی. جامه چون در توله است از قنطره در کدینه گشت پاره یکسره. نظام قاری (دیوان ص 24). - کدینۀ گرز، گرز کدینه. چوب گازران: بر هرکه زدی کدینۀ گرز بشکستی اگرچه بودی البرز. نظامی. رجوع به گرز کدینه شود. - گرز کدینه، کدینۀ گرز. چوب گازران: برآهیخت گرزی کدینه برخت بزد بر قدک تا که شد لخت لخت. نظام قاری (دیوان ص 190). از گرز کدینه یا ساقیان قدک و صوفک فروکوفتند، چنانکه فغانشان به ملأاعلا رسید. (نظام قاری ص 151). رجوع به کدینۀ گرز شود
بمعنی کدین است که چوب گازران و دقاقان باشد. (برهان) (از آنندراج). کدنگ. (ناظم الاطباء) : به کلبتینم اگر سر جدا کنی چون شمع نکوبد آهن سرد طمع کدینۀ من. خاقانی. هرکه میخ و کدینه پیش نهاد کنده بر دست و پای خویش نهاد. نظامی. جامه چون در توله است از قنطره در کدینه گشت پاره یکسره. نظام قاری (دیوان ص 24). - کدینۀ گرز، گرز کدینه. چوب گازران: بر هرکه زدی کدینۀ گرز بشکستی اگرچه بودی البرز. نظامی. رجوع به گرز کدینه شود. - گرز کدینه، کدینۀ گرز. چوب گازران: برآهیخت گرزی کدینه برخت بزد بر قدک تا که شد لخت لخت. نظام قاری (دیوان ص 190). از گرز کدینه یا ساقیان قدک و صوفک فروکوفتند، چنانکه فغانشان به ملأاعلا رسید. (نظام قاری ص 151). رجوع به کدینۀ گرز شود
یکی از مهمترین آلکالوئید های موجود در پوست درخت گنه گنه است و آن بحالت ملح سولفات استخراج میشود. ملح مزبور منشا تهیه دیگر ترکیبات کینین است. کینین را بعنوان تب بر و جهت جلوگیری از بروز تبهای نوبه یی خصوصا مالاریا بکار میبرند و در بعض تبها که با کینین معالجه نشوند هنوز هم پوست درخت گنه گنه را ترجیح دهند
یکی از مهمترین آلکالوئید های موجود در پوست درخت گنه گنه است و آن بحالت ملح سولفات استخراج میشود. ملح مزبور منشا تهیه دیگر ترکیبات کینین است. کینین را بعنوان تب بر و جهت جلوگیری از بروز تبهای نوبه یی خصوصا مالاریا بکار میبرند و در بعض تبها که با کینین معالجه نشوند هنوز هم پوست درخت گنه گنه را ترجیح دهند
کدیه در فارسی پارسی تازی گشته گدیه گدایی نیست حاجت مرا به افسانه کدیه خوش نیست گنج در خانه (نزاری) سختی روز گار، گدایی: (بدین لطیفه که گفتم گمان کدیه مبر ببنده گر چه گدایی شریعت شعر است) (انوری سروری)
کدیه در فارسی پارسی تازی گشته گدیه گدایی نیست حاجت مرا به افسانه کدیه خوش نیست گنج در خانه (نزاری) سختی روز گار، گدایی: (بدین لطیفه که گفتم گمان کدیه مبر ببنده گر چه گدایی شریعت شعر است) (انوری سروری)
یکی از آلکالوئید هایی است که از تریاک بدست میاورند و دارای خواص شبیه مرفین است کدئین بصورت بلور های ریزی متبلور میشود و در آب کام محلول است و چون مقدار سمیتش کمتر از مرفین است در تداوی بجای مرفین با اطمینان بیشتر مصرف میشود و تمام خواص مرفین را دارد جوهر مسکن افیون
یکی از آلکالوئید هایی است که از تریاک بدست میاورند و دارای خواص شبیه مرفین است کدئین بصورت بلور های ریزی متبلور میشود و در آب کام محلول است و چون مقدار سمیتش کمتر از مرفین است در تداوی بجای مرفین با اطمینان بیشتر مصرف میشود و تمام خواص مرفین را دارد جوهر مسکن افیون