جدول جو
جدول جو

معنی کثی - جستجوی لغت در جدول جو

کثی
(کَثْ ثی)
منسوب است به کثه از قراء بخارا. (الانساب سمعانی). رجوع به کثّوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کثیر
تصویر کثیر
بسیار، زیاد، فراوان، مقابل قلیل، به طور فراوان، بی اندازه، وافر، جزیل، به غایت، موفّر، موفور، مفرط، معتدٌ به، خیلی، اورت، عدیده، غزیر، متوافر، درغیش
مقابل واحد، در فلسفه ویژگی هر چیز قسمت پذیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
پلید، چرک آلود، کنایه از دارای مفاسد اخلاقی، کنایه از پست و بی ارزش، غلیظ، فشرده، غلیظ، ستبر
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
ستبر. (منتهی الارب) (بحر الجواهر). ستبر و غلیظ. (ناظم الاطباء). ستبر و تیره. ضد لطیف. (غیاث اللغات) (آنندراج) :
ترکیب تو سفلی و کثیف است ولیکن
صورتگر علوی و لطیف است بدو در.
ناصرخسرو.
چون این کثیف جرم زمین هست بر قرار
چون کاین لطیف چرخ فلک را قرار نیست.
مسعودسعد.
گر ملیحی یا قبیحی ور لطیفی یا کثیف
بندۀ صدر جهانی حق شناس و حق گزار.
سوزنی.
زمین زیر به، کو کثیف است و ساکن
فلک به زبر، کو لطیف است و دروا.
خاقانی.
که مرا بی لقای خدمت او
زندگانی کثیف و نازیباست.
خاقانی.
اگر خسیس بر من گرانسرست رواست
که او زمین کثیف است و من سماءسنا.
خاقانی.
سودای این سواد مکن بیش در دماغ
تکلیف این کثیف منه بیش بر روان.
خاقانی.
در دل سنگ کثیف جواهر معادن و فلزات بیافرید. (سندبادنامه ص 2).
صبغهاﷲ نام آن رنگ لطیف
لعنهاﷲ بوی آن رنگ کثیف.
مولوی.
، ابر، آب. (منتهی الارب) (آنندراج)، صاحب منتهی الارب و به تبع او صاحب آنندراج گوید: اسمی است که لشکر را بدان توصیف کنند و سپس کثیف را بمعنی ابر و آب ضبط کرده است، مرادف دارای کثافت و این اخیر براساسی نیست و صواب آن است که آن صفت باشد. در اقرب الموارد و ناظم الاطباء ذیل کثیف آمده: ذوالکثافه که بدان لشکر و ابر و آب و صف شود. گویند: عسکر کثیف و سحاب کثیف و ماء کثیف. و صاحب شرح قاموس نوشته اسمی است که وصف کرده می شود به او سپاه و ابر و آب، در تداول فارسی زبانان، چرکین و ناپاک. ضد نظیف. (ناظم الاطباء). شوخگن. (یادداشت مؤلف).
- کثیف بودن، ناپاک و چرکین بودن. (ناظم الاطباء).
، انبوه و درهم. درهم پیچیده. (یادداشت مؤلف) : و موی سر او زود برآید و کثیف باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). اگر بسیار است و کثیف (موی) مزاج گرم است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). اندر موی نگاه کنندو موی از سه روی نشان دهد به مزاجها یکی از بسیاری و کثیفی و دوم از نگ (ظ. رنگ) سیوم از جعدی و راستی اگر بسیار است و کثیف، مزاج گرم است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(کُ ثَ)
سلّمی تابعی است. (منتهی الارب). مفهوم تابعی تنها به معنای یک مسلمان نسل دوم نیست، بلکه نشان دهنده جایگاهی علمی و معنوی در تاریخ اسلام است. تابعین، با درک مستقیم از صحابه و دریافت آموزه های اصیل دینی، از افراد برجسته ای چون عبدالله بن عباس، ابن مسعود، علی (ع) و دیگران روایت هایی را نقل کرده اند. این انتقال علم، باعث تداوم میراث دینی و مذهبی اسلام تا عصر حاضر شده است.
لغت نامه دهخدا
(کُ ثَیْ یِ)
ابوصخر کثیر بن عبدالرحمن بن الاسودبن عامر الخزرجی مشهور به ابی جمعه از شعرای عرب و معشوق عزه دختر جمیل بن حفص کلبی است. در جمهرهنسب او به ماء السمأبن حارثه بن ثعلبه می پیوندد. کثیر از مردم حجاز است اما بیشتر مقیم مصر بوده است. (وفات 105 هجری قمری) (دیوان منوچهری چ دبیرسیاقی ص 339). و رجوع به کتاب تزیین الاسواق چ مصر ص 47 الاعلام شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کثیب
تصویر کثیب
توده ریگ تپه شنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کثیر
تصویر کثیر
بسیار، وافر، مقابل قلیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
ستبر و غلیظ و تیره، ضد لطیف، چرک آلود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
((کَ))
ناپاک، آلوده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثیر
تصویر کثیر
((کَ))
فراوان، بسیار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
ناپاک، آلوده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کثیر
تصویر کثیر
بزرگ، گسترده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
متّسخٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
Dingy, Dirty, Filthy, Grimy, Grubby, Mangy, Scummy, Seedy, Shaggy, Smudged, Squalid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
sordide, sale, dégoûtant, éparse, flou
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
sórdido, sucio, asqueroso, desaliñado, difuso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
kirli, pis, dağınık, bulanık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
sujo, imundo, nojento, sórdido, desgrenhado, borrado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
schäbig, schmutzig, dreckig, zottig, verschwommen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
brudny, potargany, zamazany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
گندا , گندا , بھرا ہوا , دھندلا , گندہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
নোংরা , নোংরা , ময়লা , নোংরা , নোংরা , নোংরা , মলিন , বিশ্রী , ঝাপসা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
สกปรก , สกปรก , สกปรก , สกปรก , สกปรก , สกปรก , สกปรก , ชุ่ย , เบลอ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
mchafu, chafu, machafu, mfuvi, ya kutovoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
汚い , ボサボサの , ぼやけた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
брудний , кучерявий , розмитий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
肮脏的 , 脏的 , 肮脏的 , 蓬松的 , 模糊的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
מַטְעִים , מלוכלך , מלוכלך , מלוכלך , מלוכלך , מלוכלך , מְלוכלך , פרוע , מטושטש , מְזוּהָם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
더러운 , 헝클어진 , 흐릿한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
kotor, kumuh, kusut, kabur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
грязный , лохматый , размытый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
vies, smerig, warrig, wazig, vuil
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
sporco, sudicio, disgustoso, sordido, spettinato, sfocato, squallido
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کثیف
تصویر کثیف
गंदा , उबड-खाबड़ , धुंधला
دیکشنری فارسی به هندی