ترجمه کثیف به بنگالی - دیکشنری فارسی به بنگالی
معنی کثیف
- کثیف
- নোংরা , নোংরা , ময়লা , নোংরা , নোংরা , নোংরা , মলিন , বিশ্রী , ঝাপসা
تصویر کثیف
دیکشنری فارسی به بنگالی
واژههای مرتبط با کثیف
کثیف
- کثیف
- پلید، چرک آلود، کنایه از دارای مفاسد اخلاقی، کنایه از پست و بی ارزش، غلیظ، فشرده، غلیظ، ستبر
فرهنگ فارسی عمید
کثیف
- کثیف
- Dingy, Dirty, Filthy, Grimy, Grubby, Mangy, Scummy, Seedy, Shaggy, Smudged, Squalid
دیکشنری فارسی به انگلیسی