جدول جو
جدول جو

معنی کبایس - جستجوی لغت در جدول جو

کبایس
(کَ یِ)
کبائس. جمع واژۀ کبیسه. رجوع به کبیسه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کنایس
تصویر کنایس
کنیسه ها، معابد یهود، کنشت ها، جمع واژۀ کنیسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کبایر
تصویر کبایر
کبیره ها، کنایه از گناهان بزرگ مانند قتل و زنا، کبیرها، جمع واژۀ کبیره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کبیس
تصویر کبیس
نوعی خرما، نوعی زیور، زیوری مجوف که در آن مادۀ خوش بو پر کنند
فرهنگ فارسی عمید
(کُ)
پسر جفر بن ثعلبه است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
بزرگ سر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج) ، نرۀ سطبر بزرگ سر. (منتهی الارب) (آنندراج) ، ضخیم. (دزی ج 2ص 439) ، مرد سر در زیر جامه فروکشیدۀخفته. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
وزنی است معادل شش درهم و نیم. (مفاتیح العلوم)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
خوک هندی. (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نوعی از خرما، زیوری است میان تهی پر از بوی خوش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). زیوری است میان کاواک پر از بوی خوش که بر گردن آویزند. (ناظم الاطباء) ، عام کبیس، سال کبیسه دار. (ناظم الاطباء). در حساب منجمان زیادتی باشد که در ماه شباط اعتبار کنند پس شباط به بیست و نه روز رسد. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به کبیسه شود
لغت نامه دهخدا
(کَ یِ)
کبائر. جمع واژۀ کبیره، بمعنی گناه بزرگ. (از اقرب الموارد) : و سیاست او چندان بود که گناهی نه از کبایر حوالت به نعمان بن المنذر کردند... فرستاد تا ناگاه او را در میان باد بگرفته و بیاوردند... (فارسنامۀ ابن البلخی چ اروپا).
بر لوح معاصی خط عذری نکشیدیم
پهلوی کبایر حسناتی ننوشتیم.
سعدی.
و رجوع به کبیره شود
لغت نامه دهخدا
(کَیِ)
کربایش. کرباسه است که وزغه و چلپاسه باشد. (آنندراج). قسمی از چلپاسۀ زهردار. (ناظم الاطباء). رجوع به کرباسه، چلپاسه، کرباسو و مارمولک شود
لغت نامه دهخدا
(کَیِ)
کنائس. جمع واژۀ کنیسه. رجوع به کنیسه شود
لغت نامه دهخدا
(یِ)
بائس. مردی که به وی سختی یا بلیتی یا درویشی رسیده باشد. (آنندراج). سختی رسیده. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کبیس
تصویر کبیس
خرمای له شده، خیار ترشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایس
تصویر بایس
بی نوا سختی رسیده ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کباس
تصویر کباس
بزرگسر، فربه منگنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبای
تصویر کبای
فرانسوی خوکچه هندی از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنایس
تصویر کنایس
جمع کنیسه کلیسا ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کربایس
تصویر کربایس
مارمولک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کبایر
تصویر کبایر
بعمنی گناه بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایس
تصویر بایس
((یِ))
بی نوا، ناتوان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کنایس
تصویر کنایس
((کَ یِ))
جمع کنیسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کبایر
تصویر کبایر
((کَ یِ))
جمع کبیره، گناهان بزرگ
فرهنگ فارسی معین
کبیره ها، معاصی
متضاد: حسنات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بایست
فرهنگ گویش مازندرانی