- کاواک
- توخالی
معنی کاواک - جستجوی لغت در جدول جو
- کاواک
- پوچ، میان تهی، بی مغز، مجوف، سوراخ و شکاف میان درخت
- کاواک
- پوچ، بی مغز، میان تهی
- کاواک
- لانه مرغ، زنبیلی که در میان خانه بیآویزند تا کبوتر در آن آشیانه کند، کابوک، کابک، کاوک، کاووک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کاونده، در حال کاویدن
کاونده، بسر و کول هم ور رونده: (نر و ماده کاروان ابر یکدگر بکشی کر شمه کن و جلوه گر)
آشیانه مرغان
لانه مرغ، زنبیلی که در میان خانه بیآویزند تا کبوتر در آن آشیانه کند، کابوک، کابک، کاوک، کاواک
کاونده، به سر و کول هم ور رونده
لانه مرغ، زنبیلی که در میان خانه بیآویزند تا کبوتر در آن آشیانه کند، کابوک، کابک، کاواک، کاووک