از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دمیر آغاجی، آسوندار، انچیلو، انجیلو، توئی
از درختان جنگلی که در جنگل های مرطوب می روید و بلندیش به چهار متر می رسد، برگ هایش تلخ و قابض است، برگ و پوست آن به سبب قابض بودن به شکل مرهم یا شیاف در بواسیر به کار می رود دَمیر آغاجی، آسوندار، اَنچیلو، اَنجیلو، توئی
بلاهت، حماقت، نادانی و بیخردی: نبیره که جنگ آورد با کیا هم از ابلهی است و کاناییا، فردوسی، - کانایی کردن، خود رابه نادانی و بلاهت زدن، تظاهر به حماقت و بیخردی کردن: من سخن گویم تو کانایی کنی هر زمانی دست بر دستت زنی، رودکی
بلاهت، حماقت، نادانی و بیخردی: نبیره که جنگ آورد با کیا هم از ابلهی است و کاناییا، فردوسی، - کانایی کردن، خود رابه نادانی و بلاهت زدن، تظاهر به حماقت و بیخردی کردن: من سخن گویم تو کانایی کنی هر زمانی دست بر دستت زنی، رودکی
مجمعالجزایری است متعلق به اسپانیا واقع در اقیانوس اطلس در سوی شمال غربی صحرای افریقا که 7273 کیلومتر وسعت و 793000 تن سکنه دارد، رجوع به قناری و خالدات شود
مجمعالجزایری است متعلق به اسپانیا واقع در اقیانوس اطلس در سوی شمال غربی صحرای افریقا که 7273 کیلومتر وسعت و 793000 تن سکنه دارد، رجوع به قناری و خالدات شود
کامران، (آنندراج)، کامروا، کامیاب، برمراد و آرزو رسیده، طالب آمال و امانی: اگر دادده باشی ای نامجوی شوی بر همه آرزو کامجوی، فردوسی، امیران کامران، دلیران کامجوی هزبران تیزچنگ، سواران کامکار، فرخی، شاد بادی بر هواها کامران و کامگار شاه باشی بر زمانه کامجوی و کامران، فرخی، گرت غم نماید تو شو کامجوی می آتش کن و غم بسوزان بر اوی، اسدی، کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را، سعدی، رجوع به کامجو شود
کامران، (آنندراج)، کامروا، کامیاب، برمراد و آرزو رسیده، طالب آمال و امانی: اگر دادده باشی ای نامجوی شوی بر همه آرزو کامجوی، فردوسی، امیران کامران، دلیران کامجوی هزبران تیزچنگ، سواران کامکار، فرخی، شاد بادی بر هواها کامران و کامگار شاه باشی بر زمانه کامجوی و کامران، فرخی، گرت غم نماید تو شو کامجوی می آتش کن و غم بسوزان بر اوی، اسدی، کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را، سعدی، رجوع به کامجو شود
کارجو، آنکه شغل خواهد، بیکاری که کار طلبد، کارجوینده، جویای کار، منهی: بیامد چو نزدیک قیصر رسید یکی کارجویش بره بر، بدید، فردوسی، بسی یاد کردند از آن کارجوی به سال چهارم پدید آمد اوی، فردوسی، ابا هر هزاری یکی کارجوی برفتی نگهداشتی کار اوی، فردوسی، چون بند کرددر تن پیدایی این جان کار جوی نه پیدا را، ناصرخسرو
کارجو، آنکه شغل خواهد، بیکاری که کار طلبد، کارجوینده، جویای کار، منهی: بیامد چو نزدیک قیصر رسید یکی کارجویش بره بر، بدید، فردوسی، بسی یاد کردند از آن کارجوی به سال چهارم پدید آمد اوی، فردوسی، ابا هر هزاری یکی کارجوی برفتی نگهداشتی کار اوی، فردوسی، چون بند کرددر تن پیدایی این جان کار جوی نه پیدا را، ناصرخسرو
ایل نانکلی، از ایلات اطراف تهران. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 111). از ایلات اطراف تهران و ساوه و زرند و قزوین است، در شهریار و غار مسکن دارند و چادر نشینند
ایل نانکلی، از ایلات اطراف تهران. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 111). از ایلات اطراف تهران و ساوه و زرند و قزوین است، در شهریار و غار مسکن دارند و چادر نشینند
دهی از دهستان سوسن بخش ایذۀ شهرستان اهواز، واقع در 48هزارگزی شمال ایذه. کوهستانی معتدل، و دارای 55تن سکنه است. آب از چشمه دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان سوسن بخش ایذۀ شهرستان اهواز، واقع در 48هزارگزی شمال ایذه. کوهستانی معتدل، و دارای 55تن سکنه است. آب از چشمه دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است جزء دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. واقع در 27 هزارگزی جنوب خاوری شاهین دژ و 7/5 هزارگزی شمال ارابه رو شاهین دژ به تکاب. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل و سالم. دارای 199 تن سکنه که سنی مذهب و کردزبانند. آب آنجا از چشمه سار و محصول غلات و بادام و کرچک است. اهالی با کشاورزی و گله داری گذران می کنند و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. واقع در 27 هزارگزی جنوب خاوری شاهین دژ و 7/5 هزارگزی شمال ارابه رو شاهین دژ به تکاب. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل و سالم. دارای 199 تن سکنه که سنی مذهب و کردزبانند. آب آنجا از چشمه سار و محصول غلات و بادام و کرچک است. اهالی با کشاورزی و گله داری گذران می کنند و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
درختی از تیره انجیلی ها که در جنگلهای شمال ایران وجود دارد. تو. توی. توئی آسوندار. (فرهنگ فارسی معین). درخت انجیلی تا اندازه ای سایه پسند است. جست فراوان میدهد ولی جستهای آن بهم جوش میخورند و چوب آن ارزش صنعتی خود را از دست میدهد. توانایی جوش خوردن شاخه های این درخت چنان است که با درختان دیگرنیز که نزدیک او روییده باشند گاهی جوش میخورد. چوب انجیلی بسیار سخت و دارای الیافی فشرده است از اینرو آنرا چوب آهن نیز مینامند. برای ساختن پایه های پل و ستون و قسمتهایی از ساختمانهای بندری و غیره که درداخل آب یا خاک مرطوب باید نصب شود مصرف میشود. از چوب انجیلی عصا، چوب سیگار، میانۀ قلیان و جز آن میسازند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 صص 182- 185) ، تنها شدن. انفراد. (از اقرب الموارد)
درختی از تیره انجیلی ها که در جنگلهای شمال ایران وجود دارد. تو. توی. توئی آسوندار. (فرهنگ فارسی معین). درخت انجیلی تا اندازه ای سایه پسند است. جست فراوان میدهد ولی جستهای آن بهم جوش میخورند و چوب آن ارزش صنعتی خود را از دست میدهد. توانایی جوش خوردن شاخه های این درخت چنان است که با درختان دیگرنیز که نزدیک او روییده باشند گاهی جوش میخورد. چوب انجیلی بسیار سخت و دارای الیافی فشرده است از اینرو آنرا چوب آهن نیز مینامند. برای ساختن پایه های پل و ستون و قسمتهایی از ساختمانهای بندری و غیره که درداخل آب یا خاک مرطوب باید نصب شود مصرف میشود. از چوب انجیلی عصا، چوب سیگار، میانۀ قلیان و جز آن میسازند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 صص 182- 185) ، تنها شدن. انفراد. (از اقرب الموارد)
کارنگی (آندریو) (1835- 1919 میلادی) صاحب مؤسسات معروف آمریکایی. وی مؤسسه ای بنام ’مؤسسۀ کارنجی’، ایجاد کرد و هدف آن یاری بامور فرهنگی و خیریۀ اقطار جهان بود. در تاریخ ایران باستان آمده: عده ای از متخصصین آمریکائی آن در سال (1904 میلادی). شهر قدیم ’آنائو’، واقع در 14هزارگزی عشق آباد را که تراکمه ’الو’ نامند، حفر کرده و نظر داده اند که قدمت این شهر به سه الی چهار هزار سال قبل از میلاد میرسد. (ازتاریخ ایران باستان چ 2 ص 2643)
کارنگی (آندریو) (1835- 1919 میلادی) صاحب مؤسسات معروف آمریکایی. وی مؤسسه ای بنام ’مؤسسۀ کارنجی’، ایجاد کرد و هدف آن یاری بامور فرهنگی و خیریۀ اقطار جهان بود. در تاریخ ایران باستان آمده: عده ای از متخصصین آمریکائی آن در سال (1904 میلادی). شهر قدیم ’آنائو’، واقع در 14هزارگزی عشق آباد را که تراکمه ’الو’ نامند، حفر کرده و نظر داده اند که قدمت این شهر به سه الی چهار هزار سال قبل از میلاد میرسد. (ازتاریخ ایران باستان چ 2 ص 2643)
منسوب به کلنجر. از مردم کلنجر اهل کلنجر، نوعی انگور سیاه و شیرین که در هرات بعمل میاید (و شاید اصل آن از کلنجر بود) : و از آن (انگور هرات) دو نوع است که در هیچ ناحیت ربع مسکون یافته نشود: یکی پرنیان و دوم کلنجری تنک پوست خرد تکس بسیار آب گویی که در او اجزاء ارضی نیست از کلنجری خوشه ای پنج من و هر دانه ای پنج در مسنگ بیاید سیاه چون قیر و شیرین چون شکر و ازش بسیار بتوان خورد بسبب مائیتی که دروست)
منسوب به کلنجر. از مردم کلنجر اهل کلنجر، نوعی انگور سیاه و شیرین که در هرات بعمل میاید (و شاید اصل آن از کلنجر بود) : و از آن (انگور هرات) دو نوع است که در هیچ ناحیت ربع مسکون یافته نشود: یکی پرنیان و دوم کلنجری تنک پوست خرد تکس بسیار آب گویی که در او اجزاء ارضی نیست از کلنجری خوشه ای پنج من و هر دانه ای پنج در مسنگ بیاید سیاه چون قیر و شیرین چون شکر و ازش بسیار بتوان خورد بسبب مائیتی که دروست)