جدول جو
جدول جو

معنی کانایی

کانایی
نادانی، کودنی، برای مثال من سخن گویم تو کانایی کنی / هر زمانی دست بر دستی زنی (رودکی - ۵۴۰)
تصویری از کانایی
تصویر کانایی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کانایی

کانایی

کانایی
بلاهت، حماقت، نادانی و بیخردی:
نبیره که جنگ آورد با کیا
هم از ابلهی است و کاناییا،
فردوسی،
- کانایی کردن، خود رابه نادانی و بلاهت زدن، تظاهر به حماقت و بیخردی کردن:
من سخن گویم تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستت زنی،
رودکی
لغت نامه دهخدا

دانایی

دانایی
زیرکی، هوشیاری، خردمندی، برای مِثال هرکه در او جوهر دانایی است / در همه چیزیش توانایی است (نظامی۱ - ۸۳)، عالم بودن، دانا بودن
دانایی
فرهنگ فارسی عمید